کشورهای عضو محور شرارت را بشناسید
خبرگزاری میزان - جورج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا در ۲۹ ژانویه ۲۰۰۲ در سخنرانی سالیانه خود در کنگره این کشور، ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت خطاب کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل او علت این نامگذاری را حمایت این سه کشور از تروریسم و تلاش آنها برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی اعلام کرد.
از آن سال تاکنون 13 سال گذشته است، صدام سرنگون شده، جمهوری اسلامی ایران در حال اجرای توافق هسته ای است و کره شمالی هم در گوشه ای از این جهان همچنان به زندگی خود با سیاست های خاص ادامه می دهد و کاری به کار کسی هم ندارد مگر آن که آمریکایی ها به کارش کار داشته باشند.
اما نه تنها تروریسم در منطقه و دنیا از بین نرفت، بلکه گسترش هم یافت و قدرت گرفت تا جایی که کشورهای غرب آسیا را با چالش های جدی روبرو ساخت و سوریه و عراق را درگیر خود کرد.
در این بحران های سخت منطقه، هیچیک از کشورهایی که بوش پسر از آنها با عنوان محور شرارت یاد کرده بود، نقشی ندارند. حتی تلاش می کنند تا تروریست ها را سرکوب کنند و تاکنون هزینه های زیادی هم برای آن داده اند.
محور شرارت خطاب کردن جمهوری اسلامی ایران از سوی بوش پسر باعث شد تا سیاست های خصمانه آمریکا علیه کشورمان افزایش یابد. تحریم های گسترده، تهدیدات نظامی و سیاسی در بسته دشمنی های آمریکا گنجانده شد.
اما پس از 13 سال بوش پدر در زندگی نامه خود از قرار دادن ایران به عنوان محور شرارت از سوی پسرش انتقاد کرده است. اما اکنون چه سود؟!
روزنامه گاردین با انتشار گزارشی درباره زندگی نامه تازه جورج بوش پدر می نویسد:او در این کتاب از «دیک چنی» و «رامسفلد» به شدت انتقاد کرده و آنان را افرادی متکبر و نادان خوانده است که از دید او به دولت پسرش نیز آسیب رساندند. او در بیوگرافی تازه خود اظهار کرده که واکنش جنگ طلبانه دولت بوش پسر پس از حادثه یازدهم سپتامبر اقدامی اشتباه بود و باعث ایجاد ناآرامی بیشتر در خاورمیانه شد.
بوش پدر در بخش دیگری از زندگی نامه خود به موضوع ایران نیز اشاره کرده است. او معتقد است که قرار دادن نام ایران در کنار عراق و کره شمالی در محور موسوم به "شرارت" از سوی پسرش در سال 2002 میلادی یکی از اشتباه ترین اقدامات او بود و در این باره می گوید:این موضوع نشان داد که هیچ سودی برای امریکا نداشته است و هیچ کس بهره ای از آن نبرد.
اما اکنون چه رژیم ها و دولت هایی را می توان و باید در محور شرارت قرار داد؟
بحران ها، جنگ ها و کشتارهایی که اکنون در منطقه غرب آسیا ایجاد شده و به کشورهای اروپایی هم سرایت کرده است، از سوی سران کدام کشورهای منطقه و فرا منطقه شکل گرفته است؟ آیا ایران و عراق و کره شمالی که جزو کشورهای محور شرارت بودند در آن نقش دارند؟
نقش محور شرارت را مدتهاست که چند کشور بازی می کنند اما اکنون این بازی رو شده است، گرچه لقب آنها را اوباما کشور محور شرارت نداده است، اما رفتارهای آنها روشن است. آمریکا محور اصلی شرارت های منطقه و دنیاست به همین خاطر نمی تواند همپیمانان خود را شرور خطاب کند.
کشورهای محور شرارت را آمریکا، رژیم صهیونیستی، رژیم آل سعود و ترکیه تشکیل می دهند که البته هر کدام از این کشورها زیر مجموعه ای هم برای خود دارند.
در منطقه غرب آسیا نقش شرارت های آل سعود و دولت ترکیه از همه بیشتر است. تجاوز رژیم سعودی به یمن به خاطر استقلال خواهی مردم آن، وکشتار مردم مظلوم و مسلمان یمن به دست رژیمی که خود را خادم حرمین شریفین می داند، سرکوب انقلاب و کشتار مردم بحرین، دخالت در سوریه و عراق و مشارکت در کشتار مردم مظلوم این دو کشور و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، همه اینها در هر دادگاهی ثابت می کند که رژیم آل سعود محور شرارت و جنایتکار است.
با چنین رفتارهایی از سوی آل سعود آینده روشنی هم برای روابط دو کشور ایران و عربستان دیده نمی شود مگر آن که تحولی از درون عربستان به وجود بیاید.
همه این اقدامات و توطئه ها و دسیسه ها از سوی آمریکا هدایت می شود و مجریان آن در منطقه خود را قربانی مطامع و اهداف کاخ سفید می کنند. ترکیه هم در چنین راهی گام برداشته و رفتارهای منطقه ای او همچون آل سعود بر پیکر مسلمانان و جهان اسلام ضربه وارد می کند.
حمایت از تروریست ها و پرورش آنها مهمترین جرمی است که کشورهای عضو محور شرارت در پرونده خود دارند. تروریست های تکفیری وهابی که آبشخور آنها رژیم آل سعود است، با حمایت های کشورهای محور شرارت در یمن، عراق و سوریه جنایت می کنند. جنایاتی که سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری هیچگاه نمی خواهند شاهد آن باشند و پیگیری کنند.
اما آمریکا همچنان جمهوری اسلامی ایران را حامی تروریسم می داند و حتی اوباما رئیس جمهوری امریکا قانون «وضعیت فوق العاده» علیه ایران را تمدید می کند. اما خطر جدی که آمریکا را تهدید می کند وجود حکومت هایی مانند رژیم آل سعود، رژیم صهیونیستی و امثال ترکیه است. خطر جدی منطقه وجود تفکر تکفیری وهابی است که آل سعود مروج آن است.
این تفکر وهابی برای آمریکایی ها، اروپایی ها و کل جهان خطرناک تر است. درک خطر وهابیت به خاطر دشمنی با ایران برای آمریکایی ها دشوار شده و اگر به همین منوال بگذرد، آمریکایی ها و اروپایی ها ضربات سنگین تری را خواهند خورد.
اگر حوادث 11 سپتامبر در آمریکا را حقیقی و واقعی بدانیم که آمریکا در وقوع آن دست نداشته است، گروه القاعده اقدامات تروریستی 11 سپتامبر را به گردن گرفت. ماهیت این گروه، تکفیری وهابی است که از باز هم آل سعود در پدید آوردن آن نقش اصلی و اساسی داشته است.
اما اگر آمریکایی ها همچنان اعتقاد به رفتارهای دوگانه در جهان دارند، هم معضلات خود را افزایش خواهند داد و هم جهان را درگیر اهداف خود خواهند کرد.
ما این حق را داریم که کشورهای آمریکا، صهیونیستی، سعودی، ترکیه و اروپایی را جزو محور شرارت بدانیم. کشورهایی که تا پیش از این هم جزو همین محور بوده اند اما ماه هیچگاه زیر ابر نمی ماند.
از آن سال تاکنون 13 سال گذشته است، صدام سرنگون شده، جمهوری اسلامی ایران در حال اجرای توافق هسته ای است و کره شمالی هم در گوشه ای از این جهان همچنان به زندگی خود با سیاست های خاص ادامه می دهد و کاری به کار کسی هم ندارد مگر آن که آمریکایی ها به کارش کار داشته باشند.
اما نه تنها تروریسم در منطقه و دنیا از بین نرفت، بلکه گسترش هم یافت و قدرت گرفت تا جایی که کشورهای غرب آسیا را با چالش های جدی روبرو ساخت و سوریه و عراق را درگیر خود کرد.
در این بحران های سخت منطقه، هیچیک از کشورهایی که بوش پسر از آنها با عنوان محور شرارت یاد کرده بود، نقشی ندارند. حتی تلاش می کنند تا تروریست ها را سرکوب کنند و تاکنون هزینه های زیادی هم برای آن داده اند.
محور شرارت خطاب کردن جمهوری اسلامی ایران از سوی بوش پسر باعث شد تا سیاست های خصمانه آمریکا علیه کشورمان افزایش یابد. تحریم های گسترده، تهدیدات نظامی و سیاسی در بسته دشمنی های آمریکا گنجانده شد.
اما پس از 13 سال بوش پدر در زندگی نامه خود از قرار دادن ایران به عنوان محور شرارت از سوی پسرش انتقاد کرده است. اما اکنون چه سود؟!
روزنامه گاردین با انتشار گزارشی درباره زندگی نامه تازه جورج بوش پدر می نویسد:او در این کتاب از «دیک چنی» و «رامسفلد» به شدت انتقاد کرده و آنان را افرادی متکبر و نادان خوانده است که از دید او به دولت پسرش نیز آسیب رساندند. او در بیوگرافی تازه خود اظهار کرده که واکنش جنگ طلبانه دولت بوش پسر پس از حادثه یازدهم سپتامبر اقدامی اشتباه بود و باعث ایجاد ناآرامی بیشتر در خاورمیانه شد.
بوش پدر در بخش دیگری از زندگی نامه خود به موضوع ایران نیز اشاره کرده است. او معتقد است که قرار دادن نام ایران در کنار عراق و کره شمالی در محور موسوم به "شرارت" از سوی پسرش در سال 2002 میلادی یکی از اشتباه ترین اقدامات او بود و در این باره می گوید:این موضوع نشان داد که هیچ سودی برای امریکا نداشته است و هیچ کس بهره ای از آن نبرد.
اما اکنون چه رژیم ها و دولت هایی را می توان و باید در محور شرارت قرار داد؟
بحران ها، جنگ ها و کشتارهایی که اکنون در منطقه غرب آسیا ایجاد شده و به کشورهای اروپایی هم سرایت کرده است، از سوی سران کدام کشورهای منطقه و فرا منطقه شکل گرفته است؟ آیا ایران و عراق و کره شمالی که جزو کشورهای محور شرارت بودند در آن نقش دارند؟
نقش محور شرارت را مدتهاست که چند کشور بازی می کنند اما اکنون این بازی رو شده است، گرچه لقب آنها را اوباما کشور محور شرارت نداده است، اما رفتارهای آنها روشن است. آمریکا محور اصلی شرارت های منطقه و دنیاست به همین خاطر نمی تواند همپیمانان خود را شرور خطاب کند.
کشورهای محور شرارت را آمریکا، رژیم صهیونیستی، رژیم آل سعود و ترکیه تشکیل می دهند که البته هر کدام از این کشورها زیر مجموعه ای هم برای خود دارند.
در منطقه غرب آسیا نقش شرارت های آل سعود و دولت ترکیه از همه بیشتر است. تجاوز رژیم سعودی به یمن به خاطر استقلال خواهی مردم آن، وکشتار مردم مظلوم و مسلمان یمن به دست رژیمی که خود را خادم حرمین شریفین می داند، سرکوب انقلاب و کشتار مردم بحرین، دخالت در سوریه و عراق و مشارکت در کشتار مردم مظلوم این دو کشور و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران، همه اینها در هر دادگاهی ثابت می کند که رژیم آل سعود محور شرارت و جنایتکار است.
با چنین رفتارهایی از سوی آل سعود آینده روشنی هم برای روابط دو کشور ایران و عربستان دیده نمی شود مگر آن که تحولی از درون عربستان به وجود بیاید.
همه این اقدامات و توطئه ها و دسیسه ها از سوی آمریکا هدایت می شود و مجریان آن در منطقه خود را قربانی مطامع و اهداف کاخ سفید می کنند. ترکیه هم در چنین راهی گام برداشته و رفتارهای منطقه ای او همچون آل سعود بر پیکر مسلمانان و جهان اسلام ضربه وارد می کند.
حمایت از تروریست ها و پرورش آنها مهمترین جرمی است که کشورهای عضو محور شرارت در پرونده خود دارند. تروریست های تکفیری وهابی که آبشخور آنها رژیم آل سعود است، با حمایت های کشورهای محور شرارت در یمن، عراق و سوریه جنایت می کنند. جنایاتی که سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری هیچگاه نمی خواهند شاهد آن باشند و پیگیری کنند.
اما آمریکا همچنان جمهوری اسلامی ایران را حامی تروریسم می داند و حتی اوباما رئیس جمهوری امریکا قانون «وضعیت فوق العاده» علیه ایران را تمدید می کند. اما خطر جدی که آمریکا را تهدید می کند وجود حکومت هایی مانند رژیم آل سعود، رژیم صهیونیستی و امثال ترکیه است. خطر جدی منطقه وجود تفکر تکفیری وهابی است که آل سعود مروج آن است.
این تفکر وهابی برای آمریکایی ها، اروپایی ها و کل جهان خطرناک تر است. درک خطر وهابیت به خاطر دشمنی با ایران برای آمریکایی ها دشوار شده و اگر به همین منوال بگذرد، آمریکایی ها و اروپایی ها ضربات سنگین تری را خواهند خورد.
اگر حوادث 11 سپتامبر در آمریکا را حقیقی و واقعی بدانیم که آمریکا در وقوع آن دست نداشته است، گروه القاعده اقدامات تروریستی 11 سپتامبر را به گردن گرفت. ماهیت این گروه، تکفیری وهابی است که از باز هم آل سعود در پدید آوردن آن نقش اصلی و اساسی داشته است.
اما اگر آمریکایی ها همچنان اعتقاد به رفتارهای دوگانه در جهان دارند، هم معضلات خود را افزایش خواهند داد و هم جهان را درگیر اهداف خود خواهند کرد.
ما این حق را داریم که کشورهای آمریکا، صهیونیستی، سعودی، ترکیه و اروپایی را جزو محور شرارت بدانیم. کشورهایی که تا پیش از این هم جزو همین محور بوده اند اما ماه هیچگاه زیر ابر نمی ماند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *