چگونگی استیفای مطالبات در روابط موجر و مستاجر
روابط میان موجر و مستاجر از جمله دعاوی شایع در بوده که یکی از این دعاوی، مطالبه اجارهبها و اجرتالمثل استفاده از مورد اجاره یا عین مستاجره است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه حقوقی و قضایی به نقل از روزنامه حمایت، روابط میان موجر و مستاجر از جمله دعاوی شایع در بوده که یکی از این دعاوی، مطالبه اجارهبها و اجرتالمثل استفاده از مورد اجاره یا عین مستاجره است.
اجاره بر اساس تعریف ماده 466 قانون مدنی، عقدی است که به موجب آن، مستأجر، مالک منافع عین مستأجره میشود؛ اجارهدهنده را موجر، اجارهکننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند.
اجرتالمسمی نیز به مبلغی گفته میشود که طرفین عقد اجاره معمولا در اجارهنامه بر آن توافق میکنند. اما اجرتالمثل مبلغی است که دادگاه بر اساس نظریه کارشناس رسمی دادگستری برای مدتی که بین طرفین، قراردادی نبوده است، تعیین میکند.
اجرتالمسمی دارای مبنای قراردادی و توافقی است
در واقع اجرتالمسمی مبنای قراردادی و توافقی دارد اما اجرتالمثل زمانی تعیین میشود که بین طرفین دعوی، قراردادی نبوده است یا اینکه مدت قرارداد منقضی شده باشد.
در صورتی که مستاجر مبلغ اجرتالمسمی را نپردازد، موجر میتواند این مبلغ را مطالبه کند و دادگاه از تاریخ مطالبه که معمولا به وسیله اظهارنامه مشخص میشود، علاوه بر اجرتالمسمی، خسارت تاخیر تادیه آن را نیز در صورت مطالبه موجر، محاسبه و مورد حکم قرار میدهد.
بر اساس ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که دین، وجه رایج باشد، باید مورد مطالبه داین (طلبکار) قرار گیرد تا خسارت تاخیر تادیه به او تعلق گیرد.
از آنجایی که اجرتالمسمی نیز وجه نقد است، مشمول این ماده میشود. اما در خصوص اجرتالمثل بحث متفاوت است.
عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف میشود
ماده 494 قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف میشود و اگر پس از انقضای آن، مستأجر، عین مستأجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مزبور مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ اگر چه مستأجر استیفای منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد وقتی باید اجرتالمثل بدهد که استیفای منفعت کرده باشد مگر این که مالک اجازه داده باشد که مجانا استفاده کند.»
همانطور که ملاحظه میشود به موجب این ماده، مستاجر باید بلافاصله پس از انقضای مدت، مورد اجاره را تحویل موجر دهد و اگر پس از مدت اجاره، آن را مورد استفاده قرار دهد، در صورتی که بدون اجازه باشد، باید به موجر، اجرت المثل بدهد.
این در حالی است که اگر با اذن موجر باشد، فقط در صورت استفاده از منفعت، باید اجرتالمثل بدهد.
ماده ۳۳۷ قانون مدنی نیز در این خصوص اشعار میدارد: «هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی، از مال غیر استیفای منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که اذن در انتفاع، مجانی بوده است.» که در صورت مجانی بودن، طبیعتا مستحق چیزی نخواهد بود.
به اجرتالمثل، خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد
اما از آنجایی که اجرتالمثل، خسارت محسوب میشود و وجه نقد نیست، به آن خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر روشن میشود که بدانیم ممکن است از زمان طرح دعوا تا زمان اجرای حکم مدت زیادی طول بکشد؛ در این صورت موجر متضرر خواهد شد.
همچنین اجرتالمثل از تاریخ انقضای مدت اجاره به موجر تعلق میگیرد زیرا مطابق ماده 337 قانون مدنی استفاده بلاجهت شده است.
باید در دادخواست، اجرتالمثل را مطالبه کرد
اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که به طور حتم اجرتالمثل باید در دادخواست، از تاریخ انقضای مدت اجاره تا زمان تحویل ملک مورد مطالبه قرار گیرد. زیرا در دعاوی حقوقی، دادگاه تنها به چیزی که مورد مطالبه قرار گرفته است، رای میدهد و نمیتواند نسبت به آنچه مورد درخواست خواهان قرار نگرفته است، رای صادر کند. این موضوع به قاعده منع تحصیل دلیل معروف است که دلیل اصلی آن منع قاضی در خروج از بی طرفی است. ماده 358 قانون سابق آیین دادرسی مدنی در این خصوص مقرر میکرد: «هیچ دادگاهی نباید برای اصحاب دعوی تحصیل دلیل كند بلكه فقط به دلایلی كه اصحاب دعوی تقدیم یا اظهار كردهاند، رسیدگی میكند. تحقیقاتی كه دادگاه برای كشف امری در خلال دادرسی لازم بداند از قبیل معاینه محل، تحقیق از گواهان و مسجلین اسناد و ملاحظه پرونده مربوط به دادرسی و امثال اینها تحصیل دلیل نیست.»
رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست
این ماده در قانون فعلی آیین دادرسی مدنی مشاهده نمیشود و ماده 199 جایگزین آن شده است. به موجب این ماده «در كلیه امور حقوقی، دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوا، هرگونه تحقیق یا اقدامی كه برای كشف حقیقت لازم باشد، انجام خواهد داد.»
این ماده نیز اجازه تحصیل دلیل نمیدهد زیرا تنها اقدامهای لازم برای کشف حقیقت (در حدود دادخواست و درخواست خواهان) مجاز شناخته شده است. چرا که ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی اشعار میدارد:«هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی كند مگراینكه شخص یا اشخاص ذینفع یا وكیل یا قائممقام یا نماینده قانونی آنها رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست کرده باشند.» بنابراین رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست.
حالت دیگر اجاره ممکن است بر اساس روز یا ماه باشد و مدت به طور صریح بیان نشده باشد. ماده 501 قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «اگر در عقد اجاره، مدت به طور صریح ذکر نشده و مالالاجاره هم از قرار روز یا ماه یا سالی فلان مبلغ معین شده باشد، اجاره برای یک روز یا یک ماه یا یک سال صحیح خواهد بود و اگر مستأجر، عین مستأجره را بیش از مدتهای مزبوره در تصرف خود نگاه دارد و موجر هم تخلیه ید او را نخواهد، موجر به موجب مراضات حاصله برای بقیه مدت و به نسبت زمان تصرف، مستحق اجرت مقرر بین طرفین خواهد بود.»
بنابراین اگر اجاره به این نحو منعقد شده باشد با پایان مدت یک روزه، یک ماهه و ... اجاره تمدید میشود و موجر مستحق اجرتالمسمی است و نه اجرتالمثل و میتواند خسارات تاخیر تادیه را هم مطابق آنچه بیان شد دریافت کند. در این ماده که معیارهایی مثل روز، ماه و سال تعیین شده است، با پایان قرارداد، اجاره طبق این ماده تمدید میشود. بنابراین پس از انقضای مدت، موجر مستحق اجرتالمسمی است و نه اجرتالمثل و از این لحاظ با ماده 494 متفاوت است.
اجاره بر اساس تعریف ماده 466 قانون مدنی، عقدی است که به موجب آن، مستأجر، مالک منافع عین مستأجره میشود؛ اجارهدهنده را موجر، اجارهکننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند.
اجرتالمسمی نیز به مبلغی گفته میشود که طرفین عقد اجاره معمولا در اجارهنامه بر آن توافق میکنند. اما اجرتالمثل مبلغی است که دادگاه بر اساس نظریه کارشناس رسمی دادگستری برای مدتی که بین طرفین، قراردادی نبوده است، تعیین میکند.
اجرتالمسمی دارای مبنای قراردادی و توافقی است
در واقع اجرتالمسمی مبنای قراردادی و توافقی دارد اما اجرتالمثل زمانی تعیین میشود که بین طرفین دعوی، قراردادی نبوده است یا اینکه مدت قرارداد منقضی شده باشد.
در صورتی که مستاجر مبلغ اجرتالمسمی را نپردازد، موجر میتواند این مبلغ را مطالبه کند و دادگاه از تاریخ مطالبه که معمولا به وسیله اظهارنامه مشخص میشود، علاوه بر اجرتالمسمی، خسارت تاخیر تادیه آن را نیز در صورت مطالبه موجر، محاسبه و مورد حکم قرار میدهد.
بر اساس ماده 522 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که دین، وجه رایج باشد، باید مورد مطالبه داین (طلبکار) قرار گیرد تا خسارت تاخیر تادیه به او تعلق گیرد.
از آنجایی که اجرتالمسمی نیز وجه نقد است، مشمول این ماده میشود. اما در خصوص اجرتالمثل بحث متفاوت است.
عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف میشود
ماده 494 قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «عقد اجاره به محض انقضای مدت برطرف میشود و اگر پس از انقضای آن، مستأجر، عین مستأجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد، موجر برای مدت مزبور مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ اگر چه مستأجر استیفای منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد وقتی باید اجرتالمثل بدهد که استیفای منفعت کرده باشد مگر این که مالک اجازه داده باشد که مجانا استفاده کند.»
همانطور که ملاحظه میشود به موجب این ماده، مستاجر باید بلافاصله پس از انقضای مدت، مورد اجاره را تحویل موجر دهد و اگر پس از مدت اجاره، آن را مورد استفاده قرار دهد، در صورتی که بدون اجازه باشد، باید به موجر، اجرت المثل بدهد.
این در حالی است که اگر با اذن موجر باشد، فقط در صورت استفاده از منفعت، باید اجرتالمثل بدهد.
ماده ۳۳۷ قانون مدنی نیز در این خصوص اشعار میدارد: «هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی، از مال غیر استیفای منفعت کند، صاحب مال مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که اذن در انتفاع، مجانی بوده است.» که در صورت مجانی بودن، طبیعتا مستحق چیزی نخواهد بود.
به اجرتالمثل، خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد
اما از آنجایی که اجرتالمثل، خسارت محسوب میشود و وجه نقد نیست، به آن خسارت تاخیر تادیه تعلق نمیگیرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر روشن میشود که بدانیم ممکن است از زمان طرح دعوا تا زمان اجرای حکم مدت زیادی طول بکشد؛ در این صورت موجر متضرر خواهد شد.
همچنین اجرتالمثل از تاریخ انقضای مدت اجاره به موجر تعلق میگیرد زیرا مطابق ماده 337 قانون مدنی استفاده بلاجهت شده است.
باید در دادخواست، اجرتالمثل را مطالبه کرد
اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که به طور حتم اجرتالمثل باید در دادخواست، از تاریخ انقضای مدت اجاره تا زمان تحویل ملک مورد مطالبه قرار گیرد. زیرا در دعاوی حقوقی، دادگاه تنها به چیزی که مورد مطالبه قرار گرفته است، رای میدهد و نمیتواند نسبت به آنچه مورد درخواست خواهان قرار نگرفته است، رای صادر کند. این موضوع به قاعده منع تحصیل دلیل معروف است که دلیل اصلی آن منع قاضی در خروج از بی طرفی است. ماده 358 قانون سابق آیین دادرسی مدنی در این خصوص مقرر میکرد: «هیچ دادگاهی نباید برای اصحاب دعوی تحصیل دلیل كند بلكه فقط به دلایلی كه اصحاب دعوی تقدیم یا اظهار كردهاند، رسیدگی میكند. تحقیقاتی كه دادگاه برای كشف امری در خلال دادرسی لازم بداند از قبیل معاینه محل، تحقیق از گواهان و مسجلین اسناد و ملاحظه پرونده مربوط به دادرسی و امثال اینها تحصیل دلیل نیست.»
رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست
این ماده در قانون فعلی آیین دادرسی مدنی مشاهده نمیشود و ماده 199 جایگزین آن شده است. به موجب این ماده «در كلیه امور حقوقی، دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوا، هرگونه تحقیق یا اقدامی كه برای كشف حقیقت لازم باشد، انجام خواهد داد.»
این ماده نیز اجازه تحصیل دلیل نمیدهد زیرا تنها اقدامهای لازم برای کشف حقیقت (در حدود دادخواست و درخواست خواهان) مجاز شناخته شده است. چرا که ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی اشعار میدارد:«هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی كند مگراینكه شخص یا اشخاص ذینفع یا وكیل یا قائممقام یا نماینده قانونی آنها رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست کرده باشند.» بنابراین رسیدگی خارج از حدود درخواست خواهان مجاز نیست.
حالت دیگر اجاره ممکن است بر اساس روز یا ماه باشد و مدت به طور صریح بیان نشده باشد. ماده 501 قانون مدنی در این خصوص مقرر میکند: «اگر در عقد اجاره، مدت به طور صریح ذکر نشده و مالالاجاره هم از قرار روز یا ماه یا سالی فلان مبلغ معین شده باشد، اجاره برای یک روز یا یک ماه یا یک سال صحیح خواهد بود و اگر مستأجر، عین مستأجره را بیش از مدتهای مزبوره در تصرف خود نگاه دارد و موجر هم تخلیه ید او را نخواهد، موجر به موجب مراضات حاصله برای بقیه مدت و به نسبت زمان تصرف، مستحق اجرت مقرر بین طرفین خواهد بود.»
بنابراین اگر اجاره به این نحو منعقد شده باشد با پایان مدت یک روزه، یک ماهه و ... اجاره تمدید میشود و موجر مستحق اجرتالمسمی است و نه اجرتالمثل و میتواند خسارات تاخیر تادیه را هم مطابق آنچه بیان شد دریافت کند. در این ماده که معیارهایی مثل روز، ماه و سال تعیین شده است، با پایان قرارداد، اجاره طبق این ماده تمدید میشود. بنابراین پس از انقضای مدت، موجر مستحق اجرتالمسمی است و نه اجرتالمثل و از این لحاظ با ماده 494 متفاوت است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *