وصیت نامه عجیب یک شهید/ مرا با غل و زنجیر دفن کنید
او که به تبع خانواده اش مقیم کرمان شده بود، در مهرماه سال 1351 تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعید کرمان آغاز کرد و پس از اتمام دورهی ابتدایی به مدرسه راهنمایی گیو رفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با ورود به دبیرستان شریعتی و سپس طالقانی، از اعضای فعال انجمن اسلامی شد.
در تابستان 1360 برای نخستین بار به جبهه رفت. او در عملیات والفجر هشت به شهادت رسید.
این شهید در بخشی از وصیت نامه خود از خانواده اش درخواست کرده که دستانش را با غل و زنجیر بسته و به این شکل جنازه اش را دفن کنند.
در وصیت نامه شهید خزاعی آمده است « وصیت می کنم که زنجیرهایی را که خریده ام به دست و پایم ببندید و در قبر قرار دهید».
پدر شهید غلامحسین خزاعی در این رابطه می گوید: یکی دو روز قبل از اعزام به جبهه، حسین مقداری زنجیر خرید و به خانه آورد. از حسین سوال کردیم که زنجیرها برای چیست و او گفت بعدا می گویم. زمانی که وصیت نامه حسین باز شده دیدیم وصیت کرده زنجیرها را به دست و پایش ببندیم و بعد اورا دفن کنیم تا در قیامت حسین گواه محکمی برای ابراز بندگی به خدا داشته باشد.
انتهای پیام/