کودتایی که اردوغان را به هدفش رساند؟
نخستین گمانی که درباره کودتای ترکیه در ذهن ایجاد می شود، یک کودتای خودخواسته، برنامه ریزی شده و هدفمند است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، کودتا در ترکیه یکی از ویژگی های موجود این کشور است، علیرغم این که، در این کشور دموکراسی و سیستم انتخاباتی حاکم است، اما همواره ارتش در ترکیه به عنوان یک قدرت که خود را حافظ منافع سیاسی کشور می داند هر گاه اراده کرده برای ترکیه تصمیم گرفته است.
اما اینبار با کودتاهای پیشین تفاوت دارد. از زمانی که حزب عدالت و توسعه توانست قدرت را در دست بگیرد، با فشارهای ارتش روبرو بود، در طول 13 سال زمامداری اردوغان در ترکیه بارها اقدامات ارتش علیه دولت با نافرجامی روبرو بود که باعث برخورد تند دولت و تسویه نیروهای کودتا گر از ارتش و نهادها و سازمان های حساس این کشور شد.
مهمترین و حساس ترین اقداماتی که علیه دولت اردوغان در طول 13 سال زمامداری او در ترکیه شد به تیر ماه سال 1378 باز می گردد.
در آن زمان دولت ترکیه متوجه طراحی یک کودتا می شود که از سوی برخی ژنرال ها و روزنامه نگاران و نویسندگان مخالف ترکیه تدارک دیده شده بود.
گروهی که برای کودتا آماده می شدند به ارگنه کن معروف شده بود، با افشای این توطئه، دولت دست به کار شد و همه نقش آفرینان طرح کودتا را بازداشت کرد که در میان آنها ژنرال های سرشناس ارتش هم دیده می شدند.
اعضای گروه ارگنه کن، این نام را برای آن انتخاب کرده بودند چون نام کوهی افسانهای در آسیا است که ترکها در روزگار قدیم از ترس حمله مغولها به آن پناه برده بودند.
حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از زمانی که قدرت را در دست گرفت، به تسویه درون حاکمیتی پرداخت،این اقدام جای پای دولت را محکمتر کرد، برای همین است که توانسته تاکنون بر سر قدرت باقی بماند. ارتش بیشترین تسویه را به خود دید چرا که دولت بیم آن را داشت تا نظامیان این کشور همچون گذشته اقدام به کودتا علیه آن کنند. روزنامه نگاران و سیاستمداران هم از گزند تسویه حساب سیاسی در امان نبودند.
کودتا برای سرنگون کردن یک دولت و حکومت انجام می شود، و در اکثر مواقع هم به نتیجه می رسد و دولت حاکم سقوط می کند، تاکنون که در ترکیه اینگونه بوده است، اما اینبار ترکیه کودتا را شکست داد.
کودتاچیان برای این که اقدامشان به پیروزی برسد همه ابعاد کودتا را در نظر می گیرند، آیا می توان تصور کرد و توقع داشت که چند افسر جزء و سرباز دست به کودتا بزنند؟
قطعاً در یک کودتای نظامی نیازمند فرماندهی و اقدام امرای ارتش و افسران رده بالای آن هستیم در غیر این صورت شکست برای آنها حتمی است.
اگر کودتا در ترکیه شکست بخورد که تاکنون چنین چیزی برداشت می شود، این تنها شکست یک کودتا نیست بلکه پیروزی برای دولتی است که در ایجاد شرایط بحرانی منطقه غرب آسیا نقش اساسی دارد.
اردوغان به دنبال اقتدار و قدرت بیشتر است، او برای دستیابی به قدرت بیشتر، تاکنون از مسیر به ظاهر دموکراسی برای دست یافتن به اقتدار کامل نیازمند ابزاری سخت افزاری است.
اردوغان در پی ایجاد یک سیستم حکومتی ریاستی است که بتواند به عنوان رئیس جمهور تام الاختیار دست به هر کار بزند.
او به خاطر این که اکنون سیستم همچنان پارلمانی است، نیازمند ابزاری بود تا بتواند به این خواسته خود دست یابد.
کودتا می توانست، راه خوبی برای رسیدن اردوغان به هدف بود، چرا که با کودتا و سپس شکست آن، قدرت دولت افزایش می یابد. در واقع شیشه عمر دولت اردوغان با این کودتای نافرجام بیمه شد.
ترکیه دارای یک دموکراسی نیم بندی است که آن هم با اقتدار گرایی و تمامیت خواهی اردوغان به خطر افتاده است. اگر در ابتدا می بینیم دیگر احزاب این کشور موضع روشنی نمی گیرند، به خاطر این است که تصور می کنند شاید با سرنگونی دولت کنونی، راه برای نقش آفرینی آنها هم باز شود، اما اگر بر فرض، این کودتا را هم جدی بگیریم، پیروزی نظامیان و حاکمیت آنها یک دولت نظامی را مستقر خواهد کرد که رنگ و بوی دموکراسی در آن دیده نخواهد شد و حتی احتمال انحلال پارلمان این کشور هم می رود.
اما فراخوان اردوغان و دیگر مسئولین دولت از جمله نخست وزیر این کشور بنعلی یلدیریم و حزب عدالت و توسعه از هواداران خود برای ریختن به خیابان ها، که به سرعت انجام شد، نشان از تدارک قبلی آن داشت.
نتیجه یک کودتای آنی و حتی بدون کوچکترین درز خبری از آن، مقتدرتر شدن دولت اردوغان و ضعف دیگر احزاب و مخالفین را در پی خواهد داشت.
رجب طیب اردوغان پس از این، وضعیت امنیتی این کشور را در دو بخش محسوس و نامحسوس گسترش داده و افزایش می دهد. بهانه اکنون در دست او است.
شرایط برای ترکیه بسیار سخت گشته بود و برای این که این شرایط باعث اعتراضات گسترده مردمی نشود، یک شوک سیاسی و نظامی نیاز بود تا مدت ها درگیری ذهنی مردم ساخته شود و دولت هم به خاطر القای احساس خطر از کودتای دوباره به تسویه حساب های سیاسی خود بپردازد.
اگر توجه کنید می بینید که بدنه اصلی ارتش در کودتا شرکت نکرده و بخش اندکی از آن وارد این موضوع شده است. ضعف در کودتاچیان به خوبی دیده می شود. ترکیه و دولت به ارتش نیاز دارند، ارتشی که بتواند از تمامیت ارضی این کشور در بحران های منطقه حراست کند. تضعیف ارتش نمی تواند به سود این کشور باشد برای همین است که در میان کودتاچیان پایین ترین سطح افسران دیده می شوند.
اما اگر هم این کودتا را واقعی بپنداریم، شکست کودتاچیان حاصل اقدام دولت اردوغان در تسویه افسران ارشد ارتش است که با دولت اسلامگرای عدالت و توسعه مشکل داشتند. اردوغان ارتش را تضعیف نکرد بلکه با تسویه آن و گماردن افسران هم فکر ارتشی تحت امر ایجاد کرد.
البته این یکی از نظریه ها و تحلیل هایی است که می توان درباره آن نوشت. بررسی وضعیت کنونی ترکیه و نوع کودتا صحت آن را بیشتر به یقین تبدیل می کند اما یک احتمال دیگر هم وجود دارد. سعی خواهیم کرد تا احتمال دیگر را در مطلب بعدی به آن بپردازیم.
اما اینبار با کودتاهای پیشین تفاوت دارد. از زمانی که حزب عدالت و توسعه توانست قدرت را در دست بگیرد، با فشارهای ارتش روبرو بود، در طول 13 سال زمامداری اردوغان در ترکیه بارها اقدامات ارتش علیه دولت با نافرجامی روبرو بود که باعث برخورد تند دولت و تسویه نیروهای کودتا گر از ارتش و نهادها و سازمان های حساس این کشور شد.
مهمترین و حساس ترین اقداماتی که علیه دولت اردوغان در طول 13 سال زمامداری او در ترکیه شد به تیر ماه سال 1378 باز می گردد.
در آن زمان دولت ترکیه متوجه طراحی یک کودتا می شود که از سوی برخی ژنرال ها و روزنامه نگاران و نویسندگان مخالف ترکیه تدارک دیده شده بود.
گروهی که برای کودتا آماده می شدند به ارگنه کن معروف شده بود، با افشای این توطئه، دولت دست به کار شد و همه نقش آفرینان طرح کودتا را بازداشت کرد که در میان آنها ژنرال های سرشناس ارتش هم دیده می شدند.
اعضای گروه ارگنه کن، این نام را برای آن انتخاب کرده بودند چون نام کوهی افسانهای در آسیا است که ترکها در روزگار قدیم از ترس حمله مغولها به آن پناه برده بودند.
حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از زمانی که قدرت را در دست گرفت، به تسویه درون حاکمیتی پرداخت،این اقدام جای پای دولت را محکمتر کرد، برای همین است که توانسته تاکنون بر سر قدرت باقی بماند. ارتش بیشترین تسویه را به خود دید چرا که دولت بیم آن را داشت تا نظامیان این کشور همچون گذشته اقدام به کودتا علیه آن کنند. روزنامه نگاران و سیاستمداران هم از گزند تسویه حساب سیاسی در امان نبودند.
کودتا برای سرنگون کردن یک دولت و حکومت انجام می شود، و در اکثر مواقع هم به نتیجه می رسد و دولت حاکم سقوط می کند، تاکنون که در ترکیه اینگونه بوده است، اما اینبار ترکیه کودتا را شکست داد.
کودتاچیان برای این که اقدامشان به پیروزی برسد همه ابعاد کودتا را در نظر می گیرند، آیا می توان تصور کرد و توقع داشت که چند افسر جزء و سرباز دست به کودتا بزنند؟
قطعاً در یک کودتای نظامی نیازمند فرماندهی و اقدام امرای ارتش و افسران رده بالای آن هستیم در غیر این صورت شکست برای آنها حتمی است.
اگر کودتا در ترکیه شکست بخورد که تاکنون چنین چیزی برداشت می شود، این تنها شکست یک کودتا نیست بلکه پیروزی برای دولتی است که در ایجاد شرایط بحرانی منطقه غرب آسیا نقش اساسی دارد.
اردوغان به دنبال اقتدار و قدرت بیشتر است، او برای دستیابی به قدرت بیشتر، تاکنون از مسیر به ظاهر دموکراسی برای دست یافتن به اقتدار کامل نیازمند ابزاری سخت افزاری است.
اردوغان در پی ایجاد یک سیستم حکومتی ریاستی است که بتواند به عنوان رئیس جمهور تام الاختیار دست به هر کار بزند.
او به خاطر این که اکنون سیستم همچنان پارلمانی است، نیازمند ابزاری بود تا بتواند به این خواسته خود دست یابد.
کودتا می توانست، راه خوبی برای رسیدن اردوغان به هدف بود، چرا که با کودتا و سپس شکست آن، قدرت دولت افزایش می یابد. در واقع شیشه عمر دولت اردوغان با این کودتای نافرجام بیمه شد.
ترکیه دارای یک دموکراسی نیم بندی است که آن هم با اقتدار گرایی و تمامیت خواهی اردوغان به خطر افتاده است. اگر در ابتدا می بینیم دیگر احزاب این کشور موضع روشنی نمی گیرند، به خاطر این است که تصور می کنند شاید با سرنگونی دولت کنونی، راه برای نقش آفرینی آنها هم باز شود، اما اگر بر فرض، این کودتا را هم جدی بگیریم، پیروزی نظامیان و حاکمیت آنها یک دولت نظامی را مستقر خواهد کرد که رنگ و بوی دموکراسی در آن دیده نخواهد شد و حتی احتمال انحلال پارلمان این کشور هم می رود.
اما فراخوان اردوغان و دیگر مسئولین دولت از جمله نخست وزیر این کشور بنعلی یلدیریم و حزب عدالت و توسعه از هواداران خود برای ریختن به خیابان ها، که به سرعت انجام شد، نشان از تدارک قبلی آن داشت.
نتیجه یک کودتای آنی و حتی بدون کوچکترین درز خبری از آن، مقتدرتر شدن دولت اردوغان و ضعف دیگر احزاب و مخالفین را در پی خواهد داشت.
رجب طیب اردوغان پس از این، وضعیت امنیتی این کشور را در دو بخش محسوس و نامحسوس گسترش داده و افزایش می دهد. بهانه اکنون در دست او است.
شرایط برای ترکیه بسیار سخت گشته بود و برای این که این شرایط باعث اعتراضات گسترده مردمی نشود، یک شوک سیاسی و نظامی نیاز بود تا مدت ها درگیری ذهنی مردم ساخته شود و دولت هم به خاطر القای احساس خطر از کودتای دوباره به تسویه حساب های سیاسی خود بپردازد.
اگر توجه کنید می بینید که بدنه اصلی ارتش در کودتا شرکت نکرده و بخش اندکی از آن وارد این موضوع شده است. ضعف در کودتاچیان به خوبی دیده می شود. ترکیه و دولت به ارتش نیاز دارند، ارتشی که بتواند از تمامیت ارضی این کشور در بحران های منطقه حراست کند. تضعیف ارتش نمی تواند به سود این کشور باشد برای همین است که در میان کودتاچیان پایین ترین سطح افسران دیده می شوند.
اما اگر هم این کودتا را واقعی بپنداریم، شکست کودتاچیان حاصل اقدام دولت اردوغان در تسویه افسران ارشد ارتش است که با دولت اسلامگرای عدالت و توسعه مشکل داشتند. اردوغان ارتش را تضعیف نکرد بلکه با تسویه آن و گماردن افسران هم فکر ارتشی تحت امر ایجاد کرد.
البته این یکی از نظریه ها و تحلیل هایی است که می توان درباره آن نوشت. بررسی وضعیت کنونی ترکیه و نوع کودتا صحت آن را بیشتر به یقین تبدیل می کند اما یک احتمال دیگر هم وجود دارد. سعی خواهیم کرد تا احتمال دیگر را در مطلب بعدی به آن بپردازیم.
نظرات بینندگان
کار خود اردوغانه با همکاری عده ای خاص مردمش رو فریب داد حالا فرقی نمیکنه دراین کودتا چه جنگ افزاری استفاده بشه مهم خودشه نه مردم
کار خود اردوغانه مردم براش مهم نیستن
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *