جنگ را از هر زاویهای ببینیم برکت است/ در انتشار کتب دفاعمقدس باید جرات داشت
نویسنده کتاب همپای صاعقه تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: «این جنگ حقیقتاً یک گنجِ تمامنشدنى است». برای نشان دادن ابعاد متعدد جنگ می توان فیلم ساخت، داستان نوشت.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه سیاسی ، آیین رونمایی از «حجت چریک» نوشته «فاطمه وفایی زاده» و «ردیایی در رمل» نوشته «محمدحسن منافی» که توسط «نشر 27 بعثت» وارد بازار کتاب شده با حضور «سردار کاظمینی»، «گلعلی بابایی»، «خانواده شهید حجت الله نیکچه فراهانی»، «فاطمه وفایی زاده» و «محمدحسن منافی» برگزار شد.
در ابتدای مراسم کلیپی درباره شهید «حجت الله نیکچه فراهانی» پخش شد و سپس «مهدی فراهانی» برادر این شهید بزرگوار پشت تریبون رفت.
«مهدی فراهانی» بعد از توضیح مختصری راجه به برادر شهیدش گفت: حجت قبل از جنگ به کردستان رفت و در سپاه جوانرود مشغول خدمت شد. و به رشادتهایی که در گروه اطلاعات عملیات انجام داد به «حجت چریک» معروف شد که چند عمایات برون مرزی هم انجام داد.
برادر شهید در ادامه گفت: در عملیات فتح المبین حجت تصمیم گرفت به جنوب برود که موفق میشود با اصرار زیاد در این عملیات شرکت کند و در جاده اهواز ـ خرمشهر مجروح میشود که به بیمارستان منتقل میشود اما بعد از سه روز از بیمارستان فرار میکند تا خود را به جبهه برساند.
در منطقه «شهید همت» که ایشان را میشناخت از او درخواست کرد که به لشکر برود و در تیپ زرهی 5 رمضان مشغول به خدت شود. بعد از انحلال تیپ 5 زرهی 5 رمضان، حجت چریک به در خواست شهید همت مسئولیت گردان انصار الرسول لشکر 27 را به عهده گرفت که تا سال 62 ایشان به شهادت رسید.
برادر شهید در پایان گفت: بعد از اینکه کتاب به اتمام رسید بسیاری از دوستان به من گفتند که خاطراتی از حجت چریک دارند و برای من در فضای مجازی ارسال کردهاند و میتواند در چاپهای بعدی کمک کند. همچنین در شرایط امروز که مردم با فیلم ارتباط بیشتری میگیرند بهتر است فیلمی درباره این شهید ساخته شود. چرا که مانند حجت چریک کمتر در دوران دفاع مقدس داشتهایم این شهید در 19 سالگی به فرماندهی گردان رسید و جوانان ما این شهید را نمیشناسند.
بعد از اتمام سخنان «مهدی فراهانی» کلپی درباره کتاب «رد پایی در رمل» پخش شد و بعد از آن نویسنده کتاب، «محمدحسن منافی» روی سن رفت و درباره کتاب گفت: «رد پایی در رمل» شامل روز نوشت من در دورانی است که همراه شهید «علی محمودوند» و «مجید پازوکی» در گروه تفحص شهدا مشغول خدمت بودم. این روزنوشتها از سال 76 تا 80 که گروه ما برگشت را شامل میشود. در آن سالها با اتفاقات تلخ و شیرینی برمیخوردم که همه را مینوشتم. بودن در کنار شهدایی که پدر و مادرشان چشم انتظار برگشتن پیکرشان بودند برای من افتخار بزرگی بود.
در آن موقع چند کتاب درباره تفحص شهدا نوشته شده بود اما من میخواستم لحظات روزمره گروه و لحطات بودن در کنار «علی محمودوند» و «مجید پازوکی» را ثبت کنم. به قول «علی محمودوند» نباید یک لحظه از آن را از دست میدادم. از طرفی میتوانم بگویم این کتاب یادآور زندگی «محمودوند» هم هست.
نویسنده «رد پایی در رمل» در پایان گفت: از سال 82 که کتاب به اتمام رسید قصد انتشار آن را داشتم که هر بار به هر دلیلی میسر نمیشد تا اینکه امسال با مساعدت و همکاری «نشر27 بعثت» مقدمات انتشار آن فراهم شد که امرئز به خواست خدا شاهد رونمایی آن هستم.
در ادامه مراسم «گلعلی بابایی» ضمن توضیح راجع به تشکیل گروه تفحص و تشکر از نویسنده کتاب بخشی از «رد پایی بر رمل» را که مربوط به شهادت «علی محمودوند» میشد را خواند.
سردار گلعلی بابایی گفت: امروز رونمایی دو کتاب «حجت چریک» زندگی نامه سردار شهید، به همت مرکز تبادل کتاب و موسسه فرهنگی هنری روایت 27بعثت برگزار شد. جا دارد در همین جا یادی کنیم از 10 شهید تفحص لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهیدان عزیز موسوی، غلامی، حیدری، علیرضا شهباری، شهید زمانی، برادران صابری ، شهید سعید شاهدی و به خصوص شهیدان محمودوند و پازوکی که جان خود را در این راه ایثار کردند. کسانی که بعد از با همت و عشق به خانواده شهدا و برای شادی دل آن ها اقدام به تفحص ابدان مطهر شهدای جنگ تحمیلی کردند.
*شهید محمودوند با وجود فرزند معلول در تفحص پیش قدم شد
این رزمنده دفاع مقدس با تاکید بر اینکه شهید محمودوند با تعهد بالا و جدیت برای تفحص به منطقه می رفت اظهار داشت: علی محمودوند با وجود اینکه فرزندش معلولیت جسمی داشت و نابینا بود برای تفحص پیش قدم شد. علی محمودوند می گفت: من خودم در والفجر مقدماتی دیدم که چطور رفقا و همرزمانم در کانال حنظله به شهادت رسیدند، خداوند به من لطف داشت و زنده ماندم. حالا وظیفه خود می دانم پیکر آن ها را تفحص کنم. برای همین فرزند معلولش را با خود به اندیمشک برد و شروع به کار کرد.
وی در ادامه با اشاره به بلاتکلیفی کشور در دوران آتش از پایان جنگ تا سال 69 گفت: پس از جنگ تمام دغدغه ما در لشکر 27 بازگشت پیکر شهدا به وطن بود، سال 67 جنگ تمام شد، اما هنوز نیروهای نظامی در مرزها حضور داشتند، تا اینکه سال 69 نظامیان هر دو کشور به مرزهای بین المللی بازگشتند و تبادل اسرا صورت گرفت. در همان سال جنگ بین کویت و درگیری با عراق اتفاق افتاد به طوری که اختیار کردستان عراق از دست دولت این کشور خارج شد.
این نویسنده دفاع مقدس در ادامه افزود: بعد از جنگ برای نخستین بار گروه تفحص در منطقه کانی مانگا حضور پیدا کردند و تعدادی از شهدای والفجر 4 را بازگردانند. نوروز 71 با عده ای از بچه های اطلاعات و عملیات لشکر دوباره به منطقه رفتیم. ما در منطقه فکه شمالی و فکه جنوبی چند عملیات بزرگ انجام داده بودیم، از همین رو این موقعیت برای ما از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. مطمئن بودیم که حدودا 3000 شهید در فکه وجود دارد.
وی با بیان اینکه خط را در آن روز دور زدیم تا به نزدیکی محوطه جاده شنی برسیم خاطرنشان کرد: پایین خط به جایی رسیدیم که حدس می زدیم کانال کمیل و حنظله است. به علت گذر زمان بچه های اطلاعات کمی مردد شده بودند، اما نشان هایی از پیکر شهدا پیدا کردیم. از اطلاعات جعفر ربیعی که در این کانال اسیر شده بود هم استفاده کردیم.
بابایی در ادامه افزود: بعد از بررسی ها رسیدم به منطقه ای که به قتلگاه معروف است، جایی که مرتضی آوینی به شهادت رسید. جایی که دیدیم پیکرهای شهدا بر روی زمین افتاده است و محشر عظمایی بود. ماحصل کار ما در آن منطقه تخلیه و بازگشت پیکر 2000تن از شهدا بود.
نویسنده کتاب همپای صاعقه تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: « این جنگ حقیقتاً یک گنجِ تمامنشدنى است». برای نشان دادن ابعاد متعدد جنگ می توان فیلم ساخت، داستان نوشت. یکی از شیوه ها نیز روز نوشت خاطرات است. کاری که آقای منافی زحمت کشیدند و خاطرات روز نوشت خود را به کتاب تبدیل کردند. به نظرم جنگ را از هر زاویه ای ببینم برکت است.
وی افزود: چرا که با حرکات، رفتار و سیره شهدا آشنا می شویم و از آن بهره مند می شویم. دفاع مقدس بستری است که از هر ژانر هنری می توان وارد شد و تولید داشت. یکی از این راه ها انتشار کتاب است. البته باید در این زمینه ذوق و سلیقه و حتی جرات داشت.
وی در پایان گفت: این کتاب برش هایی از دلتنگی ها جوانانی است که در آرزوی تفحص همرزمانشان هستند. گاهی برای اینکه پیکری پیدا نمی کردند به اهل بیت متوسل می شوند و سختی های این راه را به جان می خرند. سختی هایی مانند شهادت دوستانشان در میدان مین که حقیقتا بعد از جنگ دیدن این شهادت بسار سخت تر است.
در پایان مراسم ضمن تقدیر از خانواده شهید«حجت الله نیکچهفراهانی» از «فاطمه وفاییزاده»، «زهرا زمانی» نویسنده و محقق «حجت چریک»، «محمدحسن منافی» نویسنده «ردپایی در رمل» با اهدای لوح تقدیر قدرانی شد.
انتهای پیام /
در ابتدای مراسم کلیپی درباره شهید «حجت الله نیکچه فراهانی» پخش شد و سپس «مهدی فراهانی» برادر این شهید بزرگوار پشت تریبون رفت.
«مهدی فراهانی» بعد از توضیح مختصری راجه به برادر شهیدش گفت: حجت قبل از جنگ به کردستان رفت و در سپاه جوانرود مشغول خدمت شد. و به رشادتهایی که در گروه اطلاعات عملیات انجام داد به «حجت چریک» معروف شد که چند عمایات برون مرزی هم انجام داد.
برادر شهید در ادامه گفت: در عملیات فتح المبین حجت تصمیم گرفت به جنوب برود که موفق میشود با اصرار زیاد در این عملیات شرکت کند و در جاده اهواز ـ خرمشهر مجروح میشود که به بیمارستان منتقل میشود اما بعد از سه روز از بیمارستان فرار میکند تا خود را به جبهه برساند.
در منطقه «شهید همت» که ایشان را میشناخت از او درخواست کرد که به لشکر برود و در تیپ زرهی 5 رمضان مشغول به خدت شود. بعد از انحلال تیپ 5 زرهی 5 رمضان، حجت چریک به در خواست شهید همت مسئولیت گردان انصار الرسول لشکر 27 را به عهده گرفت که تا سال 62 ایشان به شهادت رسید.
برادر شهید در پایان گفت: بعد از اینکه کتاب به اتمام رسید بسیاری از دوستان به من گفتند که خاطراتی از حجت چریک دارند و برای من در فضای مجازی ارسال کردهاند و میتواند در چاپهای بعدی کمک کند. همچنین در شرایط امروز که مردم با فیلم ارتباط بیشتری میگیرند بهتر است فیلمی درباره این شهید ساخته شود. چرا که مانند حجت چریک کمتر در دوران دفاع مقدس داشتهایم این شهید در 19 سالگی به فرماندهی گردان رسید و جوانان ما این شهید را نمیشناسند.
بعد از اتمام سخنان «مهدی فراهانی» کلپی درباره کتاب «رد پایی در رمل» پخش شد و بعد از آن نویسنده کتاب، «محمدحسن منافی» روی سن رفت و درباره کتاب گفت: «رد پایی در رمل» شامل روز نوشت من در دورانی است که همراه شهید «علی محمودوند» و «مجید پازوکی» در گروه تفحص شهدا مشغول خدمت بودم. این روزنوشتها از سال 76 تا 80 که گروه ما برگشت را شامل میشود. در آن سالها با اتفاقات تلخ و شیرینی برمیخوردم که همه را مینوشتم. بودن در کنار شهدایی که پدر و مادرشان چشم انتظار برگشتن پیکرشان بودند برای من افتخار بزرگی بود.
در آن موقع چند کتاب درباره تفحص شهدا نوشته شده بود اما من میخواستم لحظات روزمره گروه و لحطات بودن در کنار «علی محمودوند» و «مجید پازوکی» را ثبت کنم. به قول «علی محمودوند» نباید یک لحظه از آن را از دست میدادم. از طرفی میتوانم بگویم این کتاب یادآور زندگی «محمودوند» هم هست.
نویسنده «رد پایی در رمل» در پایان گفت: از سال 82 که کتاب به اتمام رسید قصد انتشار آن را داشتم که هر بار به هر دلیلی میسر نمیشد تا اینکه امسال با مساعدت و همکاری «نشر27 بعثت» مقدمات انتشار آن فراهم شد که امرئز به خواست خدا شاهد رونمایی آن هستم.
در ادامه مراسم «گلعلی بابایی» ضمن توضیح راجع به تشکیل گروه تفحص و تشکر از نویسنده کتاب بخشی از «رد پایی بر رمل» را که مربوط به شهادت «علی محمودوند» میشد را خواند.
سردار گلعلی بابایی گفت: امروز رونمایی دو کتاب «حجت چریک» زندگی نامه سردار شهید، به همت مرکز تبادل کتاب و موسسه فرهنگی هنری روایت 27بعثت برگزار شد. جا دارد در همین جا یادی کنیم از 10 شهید تفحص لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهیدان عزیز موسوی، غلامی، حیدری، علیرضا شهباری، شهید زمانی، برادران صابری ، شهید سعید شاهدی و به خصوص شهیدان محمودوند و پازوکی که جان خود را در این راه ایثار کردند. کسانی که بعد از با همت و عشق به خانواده شهدا و برای شادی دل آن ها اقدام به تفحص ابدان مطهر شهدای جنگ تحمیلی کردند.
*شهید محمودوند با وجود فرزند معلول در تفحص پیش قدم شد
این رزمنده دفاع مقدس با تاکید بر اینکه شهید محمودوند با تعهد بالا و جدیت برای تفحص به منطقه می رفت اظهار داشت: علی محمودوند با وجود اینکه فرزندش معلولیت جسمی داشت و نابینا بود برای تفحص پیش قدم شد. علی محمودوند می گفت: من خودم در والفجر مقدماتی دیدم که چطور رفقا و همرزمانم در کانال حنظله به شهادت رسیدند، خداوند به من لطف داشت و زنده ماندم. حالا وظیفه خود می دانم پیکر آن ها را تفحص کنم. برای همین فرزند معلولش را با خود به اندیمشک برد و شروع به کار کرد.
وی در ادامه با اشاره به بلاتکلیفی کشور در دوران آتش از پایان جنگ تا سال 69 گفت: پس از جنگ تمام دغدغه ما در لشکر 27 بازگشت پیکر شهدا به وطن بود، سال 67 جنگ تمام شد، اما هنوز نیروهای نظامی در مرزها حضور داشتند، تا اینکه سال 69 نظامیان هر دو کشور به مرزهای بین المللی بازگشتند و تبادل اسرا صورت گرفت. در همان سال جنگ بین کویت و درگیری با عراق اتفاق افتاد به طوری که اختیار کردستان عراق از دست دولت این کشور خارج شد.
این نویسنده دفاع مقدس در ادامه افزود: بعد از جنگ برای نخستین بار گروه تفحص در منطقه کانی مانگا حضور پیدا کردند و تعدادی از شهدای والفجر 4 را بازگردانند. نوروز 71 با عده ای از بچه های اطلاعات و عملیات لشکر دوباره به منطقه رفتیم. ما در منطقه فکه شمالی و فکه جنوبی چند عملیات بزرگ انجام داده بودیم، از همین رو این موقعیت برای ما از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. مطمئن بودیم که حدودا 3000 شهید در فکه وجود دارد.
وی با بیان اینکه خط را در آن روز دور زدیم تا به نزدیکی محوطه جاده شنی برسیم خاطرنشان کرد: پایین خط به جایی رسیدیم که حدس می زدیم کانال کمیل و حنظله است. به علت گذر زمان بچه های اطلاعات کمی مردد شده بودند، اما نشان هایی از پیکر شهدا پیدا کردیم. از اطلاعات جعفر ربیعی که در این کانال اسیر شده بود هم استفاده کردیم.
بابایی در ادامه افزود: بعد از بررسی ها رسیدم به منطقه ای که به قتلگاه معروف است، جایی که مرتضی آوینی به شهادت رسید. جایی که دیدیم پیکرهای شهدا بر روی زمین افتاده است و محشر عظمایی بود. ماحصل کار ما در آن منطقه تخلیه و بازگشت پیکر 2000تن از شهدا بود.
نویسنده کتاب همپای صاعقه تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: « این جنگ حقیقتاً یک گنجِ تمامنشدنى است». برای نشان دادن ابعاد متعدد جنگ می توان فیلم ساخت، داستان نوشت. یکی از شیوه ها نیز روز نوشت خاطرات است. کاری که آقای منافی زحمت کشیدند و خاطرات روز نوشت خود را به کتاب تبدیل کردند. به نظرم جنگ را از هر زاویه ای ببینم برکت است.
وی افزود: چرا که با حرکات، رفتار و سیره شهدا آشنا می شویم و از آن بهره مند می شویم. دفاع مقدس بستری است که از هر ژانر هنری می توان وارد شد و تولید داشت. یکی از این راه ها انتشار کتاب است. البته باید در این زمینه ذوق و سلیقه و حتی جرات داشت.
وی در پایان گفت: این کتاب برش هایی از دلتنگی ها جوانانی است که در آرزوی تفحص همرزمانشان هستند. گاهی برای اینکه پیکری پیدا نمی کردند به اهل بیت متوسل می شوند و سختی های این راه را به جان می خرند. سختی هایی مانند شهادت دوستانشان در میدان مین که حقیقتا بعد از جنگ دیدن این شهادت بسار سخت تر است.
در پایان مراسم ضمن تقدیر از خانواده شهید«حجت الله نیکچهفراهانی» از «فاطمه وفاییزاده»، «زهرا زمانی» نویسنده و محقق «حجت چریک»، «محمدحسن منافی» نویسنده «ردپایی در رمل» با اهدای لوح تقدیر قدرانی شد.
انتهای پیام /
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *