چرا آسيب های اجتماعی به چالش های امنيتی تبديل می شوند
رئيس گروه اطلاعات مرکز مطالعات راهبردی نيروی انتظامی در يادداشتی علت تبديل آسيب های اجتماعی به چالش های امنيتی را تشريح کرد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه جامعه ، استعداد ذاتی و ماهیت جامعه زمینه ساز تحقق آسیب های اجتماعی به مسائل امنیتی است و نیروهای امنیتی و انتظامی تلاش می کنند آسیب های اجتماعی به معضل امنیتی تبدیل نشوند زیرا بازیگرانی هستند که دوست دارند پدیده های اجتماعی را امنیتی کنند.
اختلال در زیر ساخت ها از قبیل سرمایه گذاری گسترده دشمنان و همچنین تنوع ابزارهایی که با شدت عمل و رویکرد براندازانه به کارگرفته می شود. تغییرات شتابنده (مهاجرت، تکنولوژی، ارتباطات).
بیکاری و گسترش سبک زندگی تجملی.حاشیه نشینی ، وجود 9 میلیون که زیر خط فقر زندگی می کنند.
افزایش گسترده اعتیاد به مواد مخدر، استعمال دخانیات و قلیان در بین قشر جوان. طلاق که برابر اعلام رسانه ها از هر 4 ازدواج یکی به طلاق ختم می شود. تحول خواهی (عدم رضایت به وضعیت موجود).
بالا بردن سطح تحصیلات جوانان بدون توجه به ظرفیت استخدامی کشور.عدم ساخت یافتگی نهادهای مدنی، از جمله مولفه های اثر گذار است.
اختلال در ساختارهای حاکمیتی همچون؛
اختلال شناختی: روندها را بررسی و شناسایی نمی کنیم، اطلاعات ما برای تصمیم گیری ضعیف است، تجزیه و تحلیل کیفی صورت نمی پذیرد و داده ها سطح بندی و در اختیار محققین قرار نمی گیرند.
اختلال گفتمانی: پدیده های اجتماعی را از لحاظ نظری تحلیل نمی کنیم و مدیریت گفتمانی جامعه را در مسیر رویکرد نقد دلسوزانه قرار نمی دهیم).
اختلال انگیزشی در سازمانهای حاکمیتی: بسیاری از سازمان ها تلاش دارند به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنند، پدیده ها را تبیین نمی کنند، همدیگر را مواخذه کرده و مسؤلیت پذیر نیستند، راهبرد ندارند، جزیره ای عمل می کنند، هم پوشانی ندارند و حتی در مواردی همدیگر را نفی می کنند.
اختلال روش شناختی: روش های سنتی حاکم هستند و نوآوری اتفاق نمی افتد، توجهی به پیشرفت های تکنولوژی ندارند و نمی توانند انطباق بین روش، مسئله و اقدام را پیدا کنند، کپی برداری روشهای سایر کشورها، تعارض روش ها مکمل نیستند، ترکیبی نیستند و سلیقه ای هستند.
اختلال کارآمدی: منابع بر مسائل و اهداف متمرکز نمی شوند، برآورد دقیق از تحقق اهداف نداریم، بهره وری ضعیف، بسیاری از سازمان ها پاسخگو، چالاک و پویا نیستند. ضمن اینکه ناکارآمدی سازمان های دولتی، نهادهای امنیتی را درگیر خواهد کرد.
اختلال در صلاحیت کارکنان: فساد اداری، نشت اطلاعات، تبانی با مجرمین و بی تفاوتی در اقدامات سریع و انقلابی زمینه ساز نفوذ دشمن را فراهم می کند.
با راهبردهایی از قبیل:
توانمندسازی مراکز تصمیم گیری در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و انتظامی.
به روز بودن و تقویت کارآمدی مدیران (شناختی و فنی)
توسعه زیر ساختها (فنی، شناختی، آموزشی و...)
پرهیز از اقدامات سلیقه ای، موازی و غیر علمی
توجه به اهداف دشمن در بستر فضای مجازی و مقابله هوشمندانه (جنگ نرم)
مشارکت بیشتر همه اقشار برای پیشگیری از ظهور و بروز آسیبهای اجتماعی (رسانه ها، مراکز علمی، نخبگان و...)
با از بین بردن زمینه آسیب های اجتماعی و مدیریت صحیح آنها می توان بر اختلالات موجود فائق آمد؛ چرا که اگر به موقع عمل نکنیم و آسیب ها به خوبی مدیریت نشوند، تبدیل به معضل امنیتی می شوند؛ در چنین وضعیتی هزینه های فراوانی متحمل خواهیم شد.
سردار سیروس سجادیان
رئیس گروه اطلاعات مرکز مطالعات راهبردی ناجا
انتهای پیام/
اختلال در زیر ساخت ها از قبیل سرمایه گذاری گسترده دشمنان و همچنین تنوع ابزارهایی که با شدت عمل و رویکرد براندازانه به کارگرفته می شود. تغییرات شتابنده (مهاجرت، تکنولوژی، ارتباطات).
بیکاری و گسترش سبک زندگی تجملی.حاشیه نشینی ، وجود 9 میلیون که زیر خط فقر زندگی می کنند.
افزایش گسترده اعتیاد به مواد مخدر، استعمال دخانیات و قلیان در بین قشر جوان. طلاق که برابر اعلام رسانه ها از هر 4 ازدواج یکی به طلاق ختم می شود. تحول خواهی (عدم رضایت به وضعیت موجود).
بالا بردن سطح تحصیلات جوانان بدون توجه به ظرفیت استخدامی کشور.عدم ساخت یافتگی نهادهای مدنی، از جمله مولفه های اثر گذار است.
اختلال در ساختارهای حاکمیتی همچون؛
اختلال شناختی: روندها را بررسی و شناسایی نمی کنیم، اطلاعات ما برای تصمیم گیری ضعیف است، تجزیه و تحلیل کیفی صورت نمی پذیرد و داده ها سطح بندی و در اختیار محققین قرار نمی گیرند.
اختلال گفتمانی: پدیده های اجتماعی را از لحاظ نظری تحلیل نمی کنیم و مدیریت گفتمانی جامعه را در مسیر رویکرد نقد دلسوزانه قرار نمی دهیم).
اختلال انگیزشی در سازمانهای حاکمیتی: بسیاری از سازمان ها تلاش دارند به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کنند، پدیده ها را تبیین نمی کنند، همدیگر را مواخذه کرده و مسؤلیت پذیر نیستند، راهبرد ندارند، جزیره ای عمل می کنند، هم پوشانی ندارند و حتی در مواردی همدیگر را نفی می کنند.
اختلال روش شناختی: روش های سنتی حاکم هستند و نوآوری اتفاق نمی افتد، توجهی به پیشرفت های تکنولوژی ندارند و نمی توانند انطباق بین روش، مسئله و اقدام را پیدا کنند، کپی برداری روشهای سایر کشورها، تعارض روش ها مکمل نیستند، ترکیبی نیستند و سلیقه ای هستند.
اختلال کارآمدی: منابع بر مسائل و اهداف متمرکز نمی شوند، برآورد دقیق از تحقق اهداف نداریم، بهره وری ضعیف، بسیاری از سازمان ها پاسخگو، چالاک و پویا نیستند. ضمن اینکه ناکارآمدی سازمان های دولتی، نهادهای امنیتی را درگیر خواهد کرد.
اختلال در صلاحیت کارکنان: فساد اداری، نشت اطلاعات، تبانی با مجرمین و بی تفاوتی در اقدامات سریع و انقلابی زمینه ساز نفوذ دشمن را فراهم می کند.
با راهبردهایی از قبیل:
توانمندسازی مراکز تصمیم گیری در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و انتظامی.
به روز بودن و تقویت کارآمدی مدیران (شناختی و فنی)
توسعه زیر ساختها (فنی، شناختی، آموزشی و...)
پرهیز از اقدامات سلیقه ای، موازی و غیر علمی
توجه به اهداف دشمن در بستر فضای مجازی و مقابله هوشمندانه (جنگ نرم)
مشارکت بیشتر همه اقشار برای پیشگیری از ظهور و بروز آسیبهای اجتماعی (رسانه ها، مراکز علمی، نخبگان و...)
با از بین بردن زمینه آسیب های اجتماعی و مدیریت صحیح آنها می توان بر اختلالات موجود فائق آمد؛ چرا که اگر به موقع عمل نکنیم و آسیب ها به خوبی مدیریت نشوند، تبدیل به معضل امنیتی می شوند؛ در چنین وضعیتی هزینه های فراوانی متحمل خواهیم شد.
سردار سیروس سجادیان
رئیس گروه اطلاعات مرکز مطالعات راهبردی ناجا
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *