مافیای تئاتر از تمامی عرصهها خطرناکتر است/ حسادت و ریاکاری بدنه این هنر شده/سالنداران فقط به فکر سودند/تئاتر ارث پدری هیچکس نیست!
کارگردان نمایش پلیس گفت: متاسفانه در تئاتر هم مانند سینما، مافیا وجود دارد، البته مافیای تئاتر خطرناکتر از سایر حوزه ها است.
خبرگزاری میزان -
شایان افکاری نویسنده و کارگردان تئاتر در گفت و گو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درخصوص وضعیت فعلی تولید آثار نمایشی گفت: از نظر من تولید از وضعیت خوبی برخوردار است و از حد استاندارد تئاتر ایران بسیار بالاتر است ولی مساله ای که این تولید را با خطر روبرو می کند مساله تماشاگر است.
وی ادامه داد: متاسفانه مشکل فعلی تئاتر ایران مساله نبود تماشاگر است و همین عاملی شده تا اقتصاد تئاتر ایران نچرخد. سال گذشته در این رابطه بارها مصاحبه کردم و حتی نام برخی از اشخاص را هم بردم که همین افراد به تئاتر ضربه سنگینی وارد می کنند. برخی هستند که همواره عادت دارند از شورای حمایت سرمایه بگیرند.
کارگردان نمایش "پلیس" در همین رابطه افزود: برخی از افراد بسیار معتبر و مهم مانند اساتید دانشگاه هستند که به طور مثال در سالن "اکو" اجرا می روند و بودجه اش را از شورای حمایت می گیرند. ماجرا از این هم ناراحت کننده تر می شود وقتی که یکی از همان پنج نفر شورای حمایت در سالنی خصوصی با دکوری بسیار ناچیز و فروش خوب باز هم بودجه اش را جداگانه از شورای حمایت برداشت می کند. شورای حمایت صرفاً به نزدیکان و آشنایان خود بودجه پرداخت می کند و متاسفانه میبینم که هیچ کنترلی هم روی کاری که می کنند وجود ندارد و از قوانین خاصی هم پیروی نمی کنند.
افکاری فضای تولید تئاتر را مناسب خواند و اذعان کرد: در حال حاضر تعداد بسیاری سالن در تهران وجود داشته و به تبع تولید تئاتر از لحاظ کمی بسیار بالا رفته است. همچنان برای گرفتن سالن های معتبر صقف وجود دارد اما اعتقاد دارم با وجود تعداد زیاد سالن خصوصی، اگر فارغ التحصیلی نتواند به تولید نمایش بپردازد، مشکل از خود اوست.
نویسنده نمایشنامه "کلنل" درباره کیفیت آثار تولیدی افزود: آثار تولیدی به خوبی مخاطب را اغنا می کنند و همین نشان دهنده افزایش کیفیت میان این آثار است. استقبال خوبی طی سال گذشته از تئاتر شد و در جایی می دیدیم که این استقبال از سینما هم پیشی می گرفت. به صورت معمول در هر فصل دو یا سه کار بسیار خوب روی صحنه می روند که هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ فروش با استقبال منتقدین، هنرمندان و تماشاگاران روبرو می شوند.
کارگردان نمایش "دیوار برلین" همکاری اساتید و پیشکسوتان را با نسل جوان نامناسب خواند و تصریح کرد: این از قدیم هم در تئاتر ایران وجود داشته و آن اتفاق این است که اساتید معمولاً نمی خواهند دانشجویانشان از آنها بیشتر بدانند و در جایگاهی بالاتر قرار بگیرند و این نوع از برخورد حسادت گونه از سوی اساتید که علناً هم دیده می شود بسیار ناراحت کننده است.
افکاری درخصوص مراکزی که با دریافت هزینه مشاوره می دهند گفت: شنیده ام به تازگی مرکزی با نام مشاوره تئاتر باز شده ولی تا وقتی که حمایت مالی یا مدیریتی از بچه های تئاتر انجام نشود قطعاً این چنین اتفاقاتی صرفاً جهت سوء استفاده و اخذ مبالغ از هنرجویان است.
نویسنده نمایشنامه "تیراندازی در تئاتر" حضور مافیای تئاتر را بسیار جدی خواند و اشاره کرد: از میان 120 اثر نمایشی که در هر فصل روی صحنه می رود حداکثر 10 تای آنها از سود خوب مالی بهرمند می شوند که آنها هم یا از چهره ها برای فروش کار خود استفاده می کنند و یا اینکه با مافیای تئاتر در ارتباطند. در تئاتر هم مانند سینما مافیا هست و البته مافیای تئاتر قدرتمند تر از سایر حوزه ها می باشد.
وی ادامه داد: دلیل اصلی این قدرت را می توان در عدم نظارت درست در تئاتر دانست. هیچ سازکار و برنامه خاصی در اجراها وجود ندارد و صرفاً همه در دست مافیای قدرتمند تئاتر است. برخی از اساتید و پیشکسوتان هم با همکاری با آنها به این مشکل دامن زده اند و در این شرایط قطعاً دوست ندارند تا جوانان جای آنها را بگیرند.
کارگردان نمایش "زورو محاکمه می شود" تولید آثار نمایشی را بلامانع دانست و بیان کرد: با وجود اینکه به تازگی باز تولید ناموفقی از لحاظ فروش در فرهنگسرای نیاوران تجربه کردم اما معتقدم که این اتفاق به رشد سالن های خصوصی کمک می کند. از طرفی باز تولید آثاری که موفق بوده اند و از لحاظ کیفی با اقبال هنرمندان روبرو شده اند به نفع تئاتر کشور است. در حال حاضر این باز تولید ها ریسک کمتری برای سالن های خصوصی دارد و آنها می توانند با این اتفاق در اوایل راه پا بگیرند تا با قدرت به کارشان ادامه دهند.
افکاری درمورد حضور چهره های سینمایی و ورزشی در تئاتر تصریح کرد: به نظر من حضور چهره ها به تئاتر ما کمک کرده و برای نمایش ما لازم است. حضور این چهر ها تئاتر را از حالت ایزوله خود در آورد و جا را برای افرادی مستعد باز کرد. سال گذشته در نمایش "پلیس" با پژمان جمشیدی همکاری کردم و همان سال کسانی اعتراض می کردند که به هیچ عنوان در تئاتر دیده نمی شوند. درصورتی که بزرگان و هنرمندان صاحب نام نمایش از این اتفاق استقبال می کردند چرا که به فکر تماشاچی و حفظ تماشاچی برای تئاتر بودند.
وی تجربه همکاری با چهره ها را دلچسب خواند و گفت: تجربه همکاری با پژمان برای من یکی از بهترین خاطرات زندگی ام است. جمشیدی یکی از پرکارترین، با اخلاق ترین و سالم ترین افرادی است که در نمایش ایران بازی می کند. تئاتر ارث پدری هیچ کس نیست و نبوده و اگر کسی می خواهد در آن به کارش ادامه دهد باید تمام سختی ها را به جان بخرد و در این عرصه بماند. جریان بدنه تئاتر ایران بسیار فقیر، ایزوله و دور از مفاهیم تئاتر نوین است و همین باعث شده تا با حضور چهره ها این چنین مقابله شود. متاسفانه در تئاتر ایران حسادت و ریاکاری به معظل بزرگی تبدیل شده است.
نویسنده نمایشنامه "پدر" در ادامه از تجربه همکاری با تالارهای خصوصی و دولتی تئاتر گفت: من تجربه فعالیت در هر دو نوع از تالارها را داشته ام و تصمیم دارم فعلاً در هیچ سالن خصوصی کار نکنم. این به واسطه تجربه تلخی است که از نمایش پلیس کسب کردم. تالار باران کار اشتباهی نکرد اما هزینه سالن های خصوصی در اکثر مواقع بسیار بالا است و این از توان فروش اکثر نمایش ها خارج است. در نمایش پلیس بیش از 60 درصد فروش ما به سالن رسید که آن هم نمی تواند کاری انجام دهد چون اجاره ملک را می دهد.
افکاری ادامه داد: البته برخی سالن دارها هم گاهاً طمع کار هستند و حاضر نیستند تا قیمت ها را پایین بیاورند و از طرف دیگر دولت هم باید برای این سالن ها تسهیلاتی در نظر بگیرد که آن هم اتفاق نیافتاده است. کمتر سالن خصوصی در حال حاضر دغدغه تئاتر دارد. این سالن ها بسیار طمع کار شده اند و فقط به سود مالی فکر می کنند و به نوعی فقط مکان را کرایه می دهند و به تولید تئاتر و پیشرفت آن هیچ فکری نمی کنند.
کارگردان نمایش "تولدت مبارک پیمان" از تجربه داشتن یک سالن تئاتر به خوبی یاد کرد و افزود: من طی دوسال سالنی را به نام تماشاخانه مشایخی کاووسیه افتتاح کردم و خوشحالم که در طی آن سالها در آن سالن نمایش های زیادی تولید شدند و سالن هم با پایین آوردن درصد سود مالی بهتر موقعیت بیشتری به گروه ها اعطا کرد. این روزها متاسفانه همه به فکر کاسبی خود هستند و کسی به درد واقعی تئاتر فکر نمی کند. سالن ها صرفاً به کرایه دهنده با امکانات تبدیل شده اند واین اتفاق متاسفانه وقتی بدتر می شود که می شنویم سالنی مثل تالار وحدت هم به این سو می رود. یعنی برای آنها فرقی نمی کند در ان زمان در سالن چه می کنی و فقط پول کرایه سالنشان را می خواهند.
وی مشکل اصلی تئاتر را نبود و ضعف در متن اعلام کرد و اذعان کرد: مشکل اصلی نمایش ما در نداشتن و ضعف متن است. متاسفانه در دوره ارشد بسیار از اساتید صحبت های ضد و نقیضی در مورد نوشتن متن می شنیدیم و این نشان دهنده آن است که هنوز در دانشگاه ها هم در این خصوص اطلاعات درستی وجود ندارد. متن ها به شیوه های مختلفی نوشته می شود و شاگردهای هر کدام از مدرسان به سبک و سیاق وی می نویسند.
افکاری نمایشنامه نویسی در ایران را بسیار عقب تر از استانداردهای حاضر خواند و ادامه داد: متاسفانه در نمایشنامه ضعف های بسیار زیادی وجود دارد. و از "اکبر رادی" که یکی از نمایشنامه نویسان قدیمی ایران است به بعد ضعف های بسیاری در نمایشنامه ها وجود دارد و کسی به خودش جرات نمی دهد تا این ضعف ها را در آثار معاصرانی مثل محمد رحمانیان بیان کند و به نقد آنها بنشیند. نمایشنامه نویسی ما در همان دنیای کلاسیک باقی مانده و از بعد عباس نعلبندیان نویسنده خوب کشورمان به سمت نابودی می رود. درام نویسی در ایران دچار مشکلات فراوانی است و همین عاملی شده تا اکثر جوانان به سراغ متون خارجی بروند.
این کارگردان تئاتر درباره فعالیت های نمایشی خود اذعان کرد: کارهای من هنوز از زنجیره خاصی پیروی نمی کند چون من همچنان در حال تجربه کردن تئاتر هستم. بعد از پرفورمنس "دیوار برلین" به این حوزه علاقه فراوانی پیدا کردم و تمایل دارم باز هم پرفورمنس را تجربه کنم.
افکاری نمایش بعدی اش را با الهام از آلبوم سهراب پورناظری خواند و خاطرنشان کرد: "خداوندگان اسرار" اثر بعدی من است که روی آلبومی با همین نام ساخته سهراب پورناظری و صدای همایون شجریان تجربه خواهم کرد. این پروژه پیش تولید طولانی را سپری می کند و شاید این بین چند متن از متون خودم را نمایشنامه خوانی کنم. ترجیح می دهم از این به بعد برای اجرا عموم به پرفورمنس فکر کنم زیرا در اثر قبلی حرف های بسیاری را در قالب پرفورمنس بیان کردم که شاید دیالوگ توان بیان آنها را نداشت.
گفت و گو از علی صفری
انتهای پیام/
وی ادامه داد: متاسفانه مشکل فعلی تئاتر ایران مساله نبود تماشاگر است و همین عاملی شده تا اقتصاد تئاتر ایران نچرخد. سال گذشته در این رابطه بارها مصاحبه کردم و حتی نام برخی از اشخاص را هم بردم که همین افراد به تئاتر ضربه سنگینی وارد می کنند. برخی هستند که همواره عادت دارند از شورای حمایت سرمایه بگیرند.
کارگردان نمایش "پلیس" در همین رابطه افزود: برخی از افراد بسیار معتبر و مهم مانند اساتید دانشگاه هستند که به طور مثال در سالن "اکو" اجرا می روند و بودجه اش را از شورای حمایت می گیرند. ماجرا از این هم ناراحت کننده تر می شود وقتی که یکی از همان پنج نفر شورای حمایت در سالنی خصوصی با دکوری بسیار ناچیز و فروش خوب باز هم بودجه اش را جداگانه از شورای حمایت برداشت می کند. شورای حمایت صرفاً به نزدیکان و آشنایان خود بودجه پرداخت می کند و متاسفانه میبینم که هیچ کنترلی هم روی کاری که می کنند وجود ندارد و از قوانین خاصی هم پیروی نمی کنند.
افکاری فضای تولید تئاتر را مناسب خواند و اذعان کرد: در حال حاضر تعداد بسیاری سالن در تهران وجود داشته و به تبع تولید تئاتر از لحاظ کمی بسیار بالا رفته است. همچنان برای گرفتن سالن های معتبر صقف وجود دارد اما اعتقاد دارم با وجود تعداد زیاد سالن خصوصی، اگر فارغ التحصیلی نتواند به تولید نمایش بپردازد، مشکل از خود اوست.
نویسنده نمایشنامه "کلنل" درباره کیفیت آثار تولیدی افزود: آثار تولیدی به خوبی مخاطب را اغنا می کنند و همین نشان دهنده افزایش کیفیت میان این آثار است. استقبال خوبی طی سال گذشته از تئاتر شد و در جایی می دیدیم که این استقبال از سینما هم پیشی می گرفت. به صورت معمول در هر فصل دو یا سه کار بسیار خوب روی صحنه می روند که هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ فروش با استقبال منتقدین، هنرمندان و تماشاگاران روبرو می شوند.
کارگردان نمایش "دیوار برلین" همکاری اساتید و پیشکسوتان را با نسل جوان نامناسب خواند و تصریح کرد: این از قدیم هم در تئاتر ایران وجود داشته و آن اتفاق این است که اساتید معمولاً نمی خواهند دانشجویانشان از آنها بیشتر بدانند و در جایگاهی بالاتر قرار بگیرند و این نوع از برخورد حسادت گونه از سوی اساتید که علناً هم دیده می شود بسیار ناراحت کننده است.
افکاری درخصوص مراکزی که با دریافت هزینه مشاوره می دهند گفت: شنیده ام به تازگی مرکزی با نام مشاوره تئاتر باز شده ولی تا وقتی که حمایت مالی یا مدیریتی از بچه های تئاتر انجام نشود قطعاً این چنین اتفاقاتی صرفاً جهت سوء استفاده و اخذ مبالغ از هنرجویان است.
نویسنده نمایشنامه "تیراندازی در تئاتر" حضور مافیای تئاتر را بسیار جدی خواند و اشاره کرد: از میان 120 اثر نمایشی که در هر فصل روی صحنه می رود حداکثر 10 تای آنها از سود خوب مالی بهرمند می شوند که آنها هم یا از چهره ها برای فروش کار خود استفاده می کنند و یا اینکه با مافیای تئاتر در ارتباطند. در تئاتر هم مانند سینما مافیا هست و البته مافیای تئاتر قدرتمند تر از سایر حوزه ها می باشد.
وی ادامه داد: دلیل اصلی این قدرت را می توان در عدم نظارت درست در تئاتر دانست. هیچ سازکار و برنامه خاصی در اجراها وجود ندارد و صرفاً همه در دست مافیای قدرتمند تئاتر است. برخی از اساتید و پیشکسوتان هم با همکاری با آنها به این مشکل دامن زده اند و در این شرایط قطعاً دوست ندارند تا جوانان جای آنها را بگیرند.
کارگردان نمایش "زورو محاکمه می شود" تولید آثار نمایشی را بلامانع دانست و بیان کرد: با وجود اینکه به تازگی باز تولید ناموفقی از لحاظ فروش در فرهنگسرای نیاوران تجربه کردم اما معتقدم که این اتفاق به رشد سالن های خصوصی کمک می کند. از طرفی باز تولید آثاری که موفق بوده اند و از لحاظ کیفی با اقبال هنرمندان روبرو شده اند به نفع تئاتر کشور است. در حال حاضر این باز تولید ها ریسک کمتری برای سالن های خصوصی دارد و آنها می توانند با این اتفاق در اوایل راه پا بگیرند تا با قدرت به کارشان ادامه دهند.
افکاری درمورد حضور چهره های سینمایی و ورزشی در تئاتر تصریح کرد: به نظر من حضور چهره ها به تئاتر ما کمک کرده و برای نمایش ما لازم است. حضور این چهر ها تئاتر را از حالت ایزوله خود در آورد و جا را برای افرادی مستعد باز کرد. سال گذشته در نمایش "پلیس" با پژمان جمشیدی همکاری کردم و همان سال کسانی اعتراض می کردند که به هیچ عنوان در تئاتر دیده نمی شوند. درصورتی که بزرگان و هنرمندان صاحب نام نمایش از این اتفاق استقبال می کردند چرا که به فکر تماشاچی و حفظ تماشاچی برای تئاتر بودند.
وی تجربه همکاری با چهره ها را دلچسب خواند و گفت: تجربه همکاری با پژمان برای من یکی از بهترین خاطرات زندگی ام است. جمشیدی یکی از پرکارترین، با اخلاق ترین و سالم ترین افرادی است که در نمایش ایران بازی می کند. تئاتر ارث پدری هیچ کس نیست و نبوده و اگر کسی می خواهد در آن به کارش ادامه دهد باید تمام سختی ها را به جان بخرد و در این عرصه بماند. جریان بدنه تئاتر ایران بسیار فقیر، ایزوله و دور از مفاهیم تئاتر نوین است و همین باعث شده تا با حضور چهره ها این چنین مقابله شود. متاسفانه در تئاتر ایران حسادت و ریاکاری به معظل بزرگی تبدیل شده است.
نویسنده نمایشنامه "پدر" در ادامه از تجربه همکاری با تالارهای خصوصی و دولتی تئاتر گفت: من تجربه فعالیت در هر دو نوع از تالارها را داشته ام و تصمیم دارم فعلاً در هیچ سالن خصوصی کار نکنم. این به واسطه تجربه تلخی است که از نمایش پلیس کسب کردم. تالار باران کار اشتباهی نکرد اما هزینه سالن های خصوصی در اکثر مواقع بسیار بالا است و این از توان فروش اکثر نمایش ها خارج است. در نمایش پلیس بیش از 60 درصد فروش ما به سالن رسید که آن هم نمی تواند کاری انجام دهد چون اجاره ملک را می دهد.
افکاری ادامه داد: البته برخی سالن دارها هم گاهاً طمع کار هستند و حاضر نیستند تا قیمت ها را پایین بیاورند و از طرف دیگر دولت هم باید برای این سالن ها تسهیلاتی در نظر بگیرد که آن هم اتفاق نیافتاده است. کمتر سالن خصوصی در حال حاضر دغدغه تئاتر دارد. این سالن ها بسیار طمع کار شده اند و فقط به سود مالی فکر می کنند و به نوعی فقط مکان را کرایه می دهند و به تولید تئاتر و پیشرفت آن هیچ فکری نمی کنند.
کارگردان نمایش "تولدت مبارک پیمان" از تجربه داشتن یک سالن تئاتر به خوبی یاد کرد و افزود: من طی دوسال سالنی را به نام تماشاخانه مشایخی کاووسیه افتتاح کردم و خوشحالم که در طی آن سالها در آن سالن نمایش های زیادی تولید شدند و سالن هم با پایین آوردن درصد سود مالی بهتر موقعیت بیشتری به گروه ها اعطا کرد. این روزها متاسفانه همه به فکر کاسبی خود هستند و کسی به درد واقعی تئاتر فکر نمی کند. سالن ها صرفاً به کرایه دهنده با امکانات تبدیل شده اند واین اتفاق متاسفانه وقتی بدتر می شود که می شنویم سالنی مثل تالار وحدت هم به این سو می رود. یعنی برای آنها فرقی نمی کند در ان زمان در سالن چه می کنی و فقط پول کرایه سالنشان را می خواهند.
وی مشکل اصلی تئاتر را نبود و ضعف در متن اعلام کرد و اذعان کرد: مشکل اصلی نمایش ما در نداشتن و ضعف متن است. متاسفانه در دوره ارشد بسیار از اساتید صحبت های ضد و نقیضی در مورد نوشتن متن می شنیدیم و این نشان دهنده آن است که هنوز در دانشگاه ها هم در این خصوص اطلاعات درستی وجود ندارد. متن ها به شیوه های مختلفی نوشته می شود و شاگردهای هر کدام از مدرسان به سبک و سیاق وی می نویسند.
افکاری نمایشنامه نویسی در ایران را بسیار عقب تر از استانداردهای حاضر خواند و ادامه داد: متاسفانه در نمایشنامه ضعف های بسیار زیادی وجود دارد. و از "اکبر رادی" که یکی از نمایشنامه نویسان قدیمی ایران است به بعد ضعف های بسیاری در نمایشنامه ها وجود دارد و کسی به خودش جرات نمی دهد تا این ضعف ها را در آثار معاصرانی مثل محمد رحمانیان بیان کند و به نقد آنها بنشیند. نمایشنامه نویسی ما در همان دنیای کلاسیک باقی مانده و از بعد عباس نعلبندیان نویسنده خوب کشورمان به سمت نابودی می رود. درام نویسی در ایران دچار مشکلات فراوانی است و همین عاملی شده تا اکثر جوانان به سراغ متون خارجی بروند.
این کارگردان تئاتر درباره فعالیت های نمایشی خود اذعان کرد: کارهای من هنوز از زنجیره خاصی پیروی نمی کند چون من همچنان در حال تجربه کردن تئاتر هستم. بعد از پرفورمنس "دیوار برلین" به این حوزه علاقه فراوانی پیدا کردم و تمایل دارم باز هم پرفورمنس را تجربه کنم.
افکاری نمایش بعدی اش را با الهام از آلبوم سهراب پورناظری خواند و خاطرنشان کرد: "خداوندگان اسرار" اثر بعدی من است که روی آلبومی با همین نام ساخته سهراب پورناظری و صدای همایون شجریان تجربه خواهم کرد. این پروژه پیش تولید طولانی را سپری می کند و شاید این بین چند متن از متون خودم را نمایشنامه خوانی کنم. ترجیح می دهم از این به بعد برای اجرا عموم به پرفورمنس فکر کنم زیرا در اثر قبلی حرف های بسیاری را در قالب پرفورمنس بیان کردم که شاید دیالوگ توان بیان آنها را نداشت.
گفت و گو از علی صفری
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *