رسانههایی که پازلهای نفوذ آمریکا را کامل میکنند
تلاشهای آمریکا برای سیطره بر منابع مادی و مقابله با فرهنگ و اصالتهای ناب دینی و ملی مردم ایران قدمتی به بلندای چندین دهه دارد.
خبرگزاری میزان -
به نقل از دیدبان، تلاشهای آمریکا برای سیطره بر منابع مادی و مقابله با فرهنگ و اصالتهای ناب دینی و ملی مردم ایران قدمتی به بلندای چندین دهه دارد. اگرچه در دوران پیش از انقلاب، آمریکا توانست در سایه وادادگی حکومت پهلوی گامهای بزرگی در راه تحقق اهداف استثمارگرانه خود بردارد و به لطف همراهی عناصر خودباخته، بر منابع گوناگون ما چنگ اندازد و فرهنگ جامعه را تا حدودی چشمگیر دستخوش تغییر کند، اما به برکت نهضت امام خمینی (ره) و روشنگریهای ایشان و همراهی قشرهای گوناگون جامعه در طول 15 سال قیام، رژیم پهلوی سرنگون شد و با شکلگیری حکومت اسلامی سرپنجههای چپاول رسمی آمریکا قطع گردید.
تسخیر لانه جاسوسی؛ مهر پایان بر نفوذ رسمی شیطان
پس از پیروزی انقلاب نیز آمریکا از هیچ اقدامی برای استمرار ستمهای خود و به یغمابردن منابع ایران اسلامی و انحراف اذهان از ماهیت استثماری خویش دریغ نکرد، اما هوشیاری امام امت(ره) و مردم انقلابی مانع از تحقق خواستهای آمریکا به صورت رسمی و سهلالوصول میشد؛ هرچند دولت موقت و برخی متصدیان سالهای اولیه به دلیل تفکرات غیرانقلابی و وادادگی در برابر قدرت آمریکا و فقدان ایمان قلبی به ماهیت انقلاب اسلامی و رهبری امام(ره) خواسته و ناخواسته زمینههای تحقق آمال آمریکا را کمابیش فراهم میکردند.
پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا و متعاقب آن قطع رابطه رسمی بین دو کشور از طرف ایالات متحده، آمریکا اینبار کوشید تا با تاکید بیشتر بر استراتژی «نفوذ»، بتواند اهداف استثماری خود را بر ضد ملت ایران و نظام نوپای آنها پی گیرد.
حال و هوای دوران دفاع مقدس؛ مانعی در راه بزککنندگان
خوشبختانه در سالهای آغازین انقلاب و نیز دوران هشت ساله دفاع مقدس، به واسطه فضای حاکم بر جامعه و مشهودبودن جنایتهای آمریکا علیه ملت ایران در پشتیبانی همهجانبه از رژیم متجاوز بعثی و به دنبال آن ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و ورود مستقیم به جنگ نظامی با جمهوری اسلامی از جمله حمله به سکوهای نفتی و ناوچههای ایران در خلیج فارس و ... فضا برای پذیرش آمریکا فراهم نبود و کمترکسی جرات میکرد برای برقراری رابطه با شیطان بزرگ مقدمهچینی کند و سخنان سازشکارانه بر زبان آورد.
پایان دفاع مقدس و زمزمههای برخی عناصر سطحینگر
اما با پایان جنگ تحمیلی و زمامداری دولت سازندگی، برخی جریانها با به کارگیری رسانههای در اختیار خود در داخل و همسویی رسانههای خارجی آرامارام به سمت ترسیم چهرهای موجه از آمریکا گام برداشتند و کوشیدند تا با کمرنگ نشان دادن جنایتهای آمریکا در حق ملت ایران، چهرهای روتوش شده از این قدرت استکباری ترسیم و برای برقراری ارتباط با دولت آمریکا نظریهپردازی کنند.
تشدید حملهرسانهای به نهادهای انقلابی؛ زمینهساز نفوذ دشمن
این رویکرد در دوران موسوم به اصلاحات به گونهای چشمگیر شدت یافت و در زمانی کوتاه رسانههای فراوانی با پشت صحنههای یکسان یا مشابه پا به عرصه گذاشتند و برای بزک کردن چهره آمریکا از یکدیگر سبقت گرفتند.
آنان برای رسیدن به اهداف خود در این زمینه، از یک سو با توجه به امکانات و فضای سیاسی آن زمان، در حد توان به تخریب و تحقیر شعارهای انقلابی میپرداختند و میکوشیدند تا با انتشار تحلیلها، گزارشها و مصاحبههای جهتدار و یکجانبه هم آرمانهای انقلاب از جمله استکبارستیزی را ناکارآمد و بیفایده قلمداد کنند و از سوی دیگر هم میکوشیدند تا چهره شیطانی آمریکا را تا حد امکان عادی و قابل پذیرش جلوه دهند.
آنان در این راستا بی پروا به جنگ همه نهادهای انقلابی رفته بودند و شخصیتهای انقلابی و بصیر را با انواع درشتگوییها و مقالات و کاریکاتورهای توهینآمیز مورد هجو قرار می دادند تا به زعم خود مدافعان ارزشهای انقلابی از جمله استکبارستیزی و در رأس آن برائت از آمریکا را به حاشیه برانند.
مروری بر انبوه حملات صورتگرفته به نهادها و شخصیتهای انقلابی در دوران اصلاحات از باب نمونه سپاه پاسداران و آیت الله مصباح یزدی به خوبی پرده از واقعیت فضای آن زمان برمیدارد. فضایی که با وارونهنمایی به دنبال بزک کردن دشمنان به ویژه آمریکا و فراهمساختن زمینه نفوذ هرچه بیشتر این کشور بود.
دورانی که برخی مطبوعات عملا پایگاه دشمن شده بودند
فضای غالب رسانهای در آن دوران چنان از روحیه انقلابی دور افتاده بود که رهبری تصریح کردند که برخی از این مطبوعات «پایگاه دشمن» شدهاند؛ تعبیری به غایت رسا که عمق فاجعه و زمینهسازی برخی رسانههای خاص برای نفوذ دشمن را نشان میدهد.
اگر چه به دنبال هشدار رهبری، برخی از رسانههای متخلف توقیف و محاکمه شدند و از حجم زمینهسازی رسانهای برای تحقق عملیات نفوذ آمریکا کاسته شد، اما روند تلاشهای همافزایانه آمریکا و برخی جریانهای رسانهای همسو با آن همچنان ادامه داشت؛ هرچند به دلیل برخورد قاطع نهادهای مسئول در خارج از دولت، نتوانستند به شدت و جسارت قبلی به برنامه خود ادامه دهند. این برنامه در سالهای بعد نیز کمابیش ادامه یافت و هر از گاه اخبار نگرانکنندهای درباره ارتباطهای چندلایه برخی رسانهها و خبرنگاران با عوامل آمریکا منتشر میشد.
تشدید آمریکاخواهی «رسانههای خاص» در سالهای اخیر
در سالهای پایانی دولت دهم با تشدید فشارهای اقتصادی آمریکا از یکسو و کوتاهی برخی مسئولان ارشد دولتی برای مقابله با مشکلات اقتصادی، بار دیگر برخی رسانهها کوشیدند با استناد به نقش آمریکا در تشدید تحریمها از یکسو و پیامهای به ظاهر شیک و مهربانانه مکتوب و شفاهی دولتمردان این کشور به مردم و برخی مقامات عالیرتبه کشورمان از سوی دیگر، ضرورت دست برداشتن از شعارهای انقلابی را تئوریزه کنند و چهرهای غیرواقعی، منطقی و مهربان از آمریکا ترسیم نمایند.
دولت یازدهم و ماهیگیری رسانههای همسو
باروی کار آمدن دولت یازدهم این رویکرد با توجه به برخی شعارهای رئیس جمهور و دولتمردان شدت یافت و خبرنگاران و اصحاب رسانه خواسته- و تعدادی نیز ناخواسته به همرا ه موج ایجاد شده- به بزک کردن چهره آمریکا همت گماردند و با انتشار تحلیلهای یکسویه و تیترهای فریبنده در این مسیر گام برداشتند.
مکالمه تلفنی رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا اقدام نابجایی بود که میتوانست چهره خصمانه آمریکا را تا حدودی تلطیف کند و بسیاری از رسانههای همسو با جریان اعتدال و اصلاحطلب به جای بررسی موشکافانه ماهیت خصمانه دولت آمریکا علیه ایران، بهبزرگنمایی این رخداد نابجا و روتوش کردن چهره آمریکا پرداختند و آن را به منزله گامی بزرگ در جهت شکستن تابو قلمداد کردند.
هشدارهای رهبری درباره خطر نفوذ دشمن که معظم له به ویژه در دوسال اخیر بارها درباره آن هشدار دادهاند،گویای واقعیتهای بسیاری از اهالی تحقیق و ژرفنگری است:
«بعضیها اصرار دارند شیطان بزرگ را با این خصوصیات- که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟... ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود...» و به دلیل روح شیطانی آمریکاست که رهبری اجازه مذاکره در موضوعات غیرهستهای را نداده و فرمودند: «مذاکره بهانه است، مذاکره رسیدن برای نفوذ و تحمیل خواستهاست... ما در عرصههای دیگر با آمریکا مذاکره نمیکنیم» و تصریح فرموده اند: «مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند... در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژی هستهای، هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد- که البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.»
در طی دو سال مسئولیت دولت یازدهم تاکنون به ویژه در جریان مذاکرات هستهای رسانههای طیف خاص به جای تعمق در واقعیت صبغه و سبقه روابط ایران و آمریکا، به وارونهنمایی جهت دار روی آوردند و در این راستا حریمهای عزت و مصلحت ملی را نیز نادیده گرفتند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
تسخیر لانه جاسوسی؛ مهر پایان بر نفوذ رسمی شیطان
پس از پیروزی انقلاب نیز آمریکا از هیچ اقدامی برای استمرار ستمهای خود و به یغمابردن منابع ایران اسلامی و انحراف اذهان از ماهیت استثماری خویش دریغ نکرد، اما هوشیاری امام امت(ره) و مردم انقلابی مانع از تحقق خواستهای آمریکا به صورت رسمی و سهلالوصول میشد؛ هرچند دولت موقت و برخی متصدیان سالهای اولیه به دلیل تفکرات غیرانقلابی و وادادگی در برابر قدرت آمریکا و فقدان ایمان قلبی به ماهیت انقلاب اسلامی و رهبری امام(ره) خواسته و ناخواسته زمینههای تحقق آمال آمریکا را کمابیش فراهم میکردند.
پس از تسخیر لانه جاسوسی امریکا و متعاقب آن قطع رابطه رسمی بین دو کشور از طرف ایالات متحده، آمریکا اینبار کوشید تا با تاکید بیشتر بر استراتژی «نفوذ»، بتواند اهداف استثماری خود را بر ضد ملت ایران و نظام نوپای آنها پی گیرد.
حال و هوای دوران دفاع مقدس؛ مانعی در راه بزککنندگان
خوشبختانه در سالهای آغازین انقلاب و نیز دوران هشت ساله دفاع مقدس، به واسطه فضای حاکم بر جامعه و مشهودبودن جنایتهای آمریکا علیه ملت ایران در پشتیبانی همهجانبه از رژیم متجاوز بعثی و به دنبال آن ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و ورود مستقیم به جنگ نظامی با جمهوری اسلامی از جمله حمله به سکوهای نفتی و ناوچههای ایران در خلیج فارس و ... فضا برای پذیرش آمریکا فراهم نبود و کمترکسی جرات میکرد برای برقراری رابطه با شیطان بزرگ مقدمهچینی کند و سخنان سازشکارانه بر زبان آورد.
پایان دفاع مقدس و زمزمههای برخی عناصر سطحینگر
اما با پایان جنگ تحمیلی و زمامداری دولت سازندگی، برخی جریانها با به کارگیری رسانههای در اختیار خود در داخل و همسویی رسانههای خارجی آرامارام به سمت ترسیم چهرهای موجه از آمریکا گام برداشتند و کوشیدند تا با کمرنگ نشان دادن جنایتهای آمریکا در حق ملت ایران، چهرهای روتوش شده از این قدرت استکباری ترسیم و برای برقراری ارتباط با دولت آمریکا نظریهپردازی کنند.
تشدید حملهرسانهای به نهادهای انقلابی؛ زمینهساز نفوذ دشمن
این رویکرد در دوران موسوم به اصلاحات به گونهای چشمگیر شدت یافت و در زمانی کوتاه رسانههای فراوانی با پشت صحنههای یکسان یا مشابه پا به عرصه گذاشتند و برای بزک کردن چهره آمریکا از یکدیگر سبقت گرفتند.
آنان برای رسیدن به اهداف خود در این زمینه، از یک سو با توجه به امکانات و فضای سیاسی آن زمان، در حد توان به تخریب و تحقیر شعارهای انقلابی میپرداختند و میکوشیدند تا با انتشار تحلیلها، گزارشها و مصاحبههای جهتدار و یکجانبه هم آرمانهای انقلاب از جمله استکبارستیزی را ناکارآمد و بیفایده قلمداد کنند و از سوی دیگر هم میکوشیدند تا چهره شیطانی آمریکا را تا حد امکان عادی و قابل پذیرش جلوه دهند.
آنان در این راستا بی پروا به جنگ همه نهادهای انقلابی رفته بودند و شخصیتهای انقلابی و بصیر را با انواع درشتگوییها و مقالات و کاریکاتورهای توهینآمیز مورد هجو قرار می دادند تا به زعم خود مدافعان ارزشهای انقلابی از جمله استکبارستیزی و در رأس آن برائت از آمریکا را به حاشیه برانند.
مروری بر انبوه حملات صورتگرفته به نهادها و شخصیتهای انقلابی در دوران اصلاحات از باب نمونه سپاه پاسداران و آیت الله مصباح یزدی به خوبی پرده از واقعیت فضای آن زمان برمیدارد. فضایی که با وارونهنمایی به دنبال بزک کردن دشمنان به ویژه آمریکا و فراهمساختن زمینه نفوذ هرچه بیشتر این کشور بود.
دورانی که برخی مطبوعات عملا پایگاه دشمن شده بودند
فضای غالب رسانهای در آن دوران چنان از روحیه انقلابی دور افتاده بود که رهبری تصریح کردند که برخی از این مطبوعات «پایگاه دشمن» شدهاند؛ تعبیری به غایت رسا که عمق فاجعه و زمینهسازی برخی رسانههای خاص برای نفوذ دشمن را نشان میدهد.
اگر چه به دنبال هشدار رهبری، برخی از رسانههای متخلف توقیف و محاکمه شدند و از حجم زمینهسازی رسانهای برای تحقق عملیات نفوذ آمریکا کاسته شد، اما روند تلاشهای همافزایانه آمریکا و برخی جریانهای رسانهای همسو با آن همچنان ادامه داشت؛ هرچند به دلیل برخورد قاطع نهادهای مسئول در خارج از دولت، نتوانستند به شدت و جسارت قبلی به برنامه خود ادامه دهند. این برنامه در سالهای بعد نیز کمابیش ادامه یافت و هر از گاه اخبار نگرانکنندهای درباره ارتباطهای چندلایه برخی رسانهها و خبرنگاران با عوامل آمریکا منتشر میشد.
تشدید آمریکاخواهی «رسانههای خاص» در سالهای اخیر
در سالهای پایانی دولت دهم با تشدید فشارهای اقتصادی آمریکا از یکسو و کوتاهی برخی مسئولان ارشد دولتی برای مقابله با مشکلات اقتصادی، بار دیگر برخی رسانهها کوشیدند با استناد به نقش آمریکا در تشدید تحریمها از یکسو و پیامهای به ظاهر شیک و مهربانانه مکتوب و شفاهی دولتمردان این کشور به مردم و برخی مقامات عالیرتبه کشورمان از سوی دیگر، ضرورت دست برداشتن از شعارهای انقلابی را تئوریزه کنند و چهرهای غیرواقعی، منطقی و مهربان از آمریکا ترسیم نمایند.
دولت یازدهم و ماهیگیری رسانههای همسو
باروی کار آمدن دولت یازدهم این رویکرد با توجه به برخی شعارهای رئیس جمهور و دولتمردان شدت یافت و خبرنگاران و اصحاب رسانه خواسته- و تعدادی نیز ناخواسته به همرا ه موج ایجاد شده- به بزک کردن چهره آمریکا همت گماردند و با انتشار تحلیلهای یکسویه و تیترهای فریبنده در این مسیر گام برداشتند.
مکالمه تلفنی رئیس جمهور ایران با رئیس جمهور آمریکا اقدام نابجایی بود که میتوانست چهره خصمانه آمریکا را تا حدودی تلطیف کند و بسیاری از رسانههای همسو با جریان اعتدال و اصلاحطلب به جای بررسی موشکافانه ماهیت خصمانه دولت آمریکا علیه ایران، بهبزرگنمایی این رخداد نابجا و روتوش کردن چهره آمریکا پرداختند و آن را به منزله گامی بزرگ در جهت شکستن تابو قلمداد کردند.
هشدارهای رهبری درباره خطر نفوذ دشمن که معظم له به ویژه در دوسال اخیر بارها درباره آن هشدار دادهاند،گویای واقعیتهای بسیاری از اهالی تحقیق و ژرفنگری است:
«بعضیها اصرار دارند شیطان بزرگ را با این خصوصیات- که از ابلیس بدتر است- بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دین به کنار، انقلابیگری به کنار؛ وفاداری به مصالح کشور چه میشود؟ عقل چه میشود؟ کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه میدهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را بهعنوان دوست، به عنوان مورد اعتماد، به عنوان فرشته نجات انتخاب بکند؟... ملت بزرگ ایران این شیطان بزرگ را از کشور بیرون کرد؛ نباید بگذاریم دوباره برگردد؛ نباید بگذاریم از در رفت، از پنجره برگردد؛ نباید اجازه بدهیم نفوذ پیدا کند؛ دشمنی اینها تمام نمیشود...» و به دلیل روح شیطانی آمریکاست که رهبری اجازه مذاکره در موضوعات غیرهستهای را نداده و فرمودند: «مذاکره بهانه است، مذاکره رسیدن برای نفوذ و تحمیل خواستهاست... ما در عرصههای دیگر با آمریکا مذاکره نمیکنیم» و تصریح فرموده اند: «مذاکره آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند... در همین مذاکرات مربوط به مسائل انرژی هستهای، هر جا فرصت پیدا کردند و میدان به آنها داده شد- که البته طرفهای ایرانی بحمدالله حواسشان جمع بود اما یک جاهایی بالاخره آنها فرصتهایی پیدا کردند- یک نفوذی کردند، یک حرکت مضر برای منافع ملی انجام دادند؛ آنچه ممنوع است این است. مذاکره با آمریکا ممنوع است به خاطر ضررهای بیشماری که دارد و منفعتی که اصلا ندارد.»
در طی دو سال مسئولیت دولت یازدهم تاکنون به ویژه در جریان مذاکرات هستهای رسانههای طیف خاص به جای تعمق در واقعیت صبغه و سبقه روابط ایران و آمریکا، به وارونهنمایی جهت دار روی آوردند و در این راستا حریمهای عزت و مصلحت ملی را نیز نادیده گرفتند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *