ترامپ، گورباچف آمریکا؟
آمریکا سومین کشور جهان از نظر وسعت است، بزرگترین ایالت این کشور آلاسکا با وسعت ۱٬۷۱۷٬۸۵۴ و کوچکترین آن رودآیلند با وسعت ۳٬۱۴۰ مربع است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه بین الملل ، پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، تحولات این کشور با توجه ویژه ای از سوی افکار عمومی دنیا به ویژه مردم ایران روبرو شده است.
شاید برای برخی انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا یک شوک سیاسی – اجتماعی باشد، اما بیش از یکسال است که نام او بر زبان ها است و همه مردم آمریکا و حتی دنیا از تبلیغات انتخاباتی، او را می شناسند.
ترامپ یک فرد سیاستمدار و با سابقه سیاسی نیست، حتی 10 سال پیش که کارتون سیمپسون ها در آمریکا ساخته شد، بخش هایی از این کارتون به شخص ترامپ پرداخته است. گرچه در آن کارتون او به استهزاء گرفته شده، اما ترامپ اکنون رئیس جمهوری آمریکاست.
با همه مخالفت هایی که در داخل و خارج آمریکا با انتخاب ترامپ صورت می گرفت، او بر اساس رأی الکترال انتخاب شده است.
فارغ از ایرادات و اشکالات ساختاری به شیوه برگزاری انتخابات در آمریکا، هم اکنون مخالفان ترامپ که حتی نمی توان آنها را هوادار کلینتون دانست، چند روز است که در خیابان ها حضور دارند و دست به اعتراض زده اند.
اعترضات مخالفان رئیس جمهور منتخب به خشونت هم کشیده شده است، درگیری در برخی شهرها و ایالت های آمریکا هنوز هم ادامه دارد.
کار به جایی رسیده است که حتی برخی از ستارگان هالیوود به خاطر برگزیده شدن ترامپ، قصد دارند آمریکا را ترک کنند!
این گسست ساختاری اجتماعی در جامعه آمریکا پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور این کشور، نمود بیشتری یافته است.
لایه های زیرین جامعه آمریکا به خاطر نوع حکومت خود علیرغم ادعای وجود دموکراسی در این کشور، به خود جرأت اعتراض نمی دادند، اما در نهاد خود بغضی از اعتراض و مخالفت را پنهان کرده اند.
مانند کوه آتشفشان، ظاهری خاموش دارد اما در قلب این کوه غوغایی است.
جامعه آمریکا سال هاست که در سایه حکومت لیبرال سرمایه داری فاسد زندگی می کند، این سیستم حکومتی نه تنها مردم دیگر کشورهای دنیا را به استثمار کشیده بلکه ملت خود را نیز به استثمار در آورده است.
چند سال پیش که نهضت 99 درصد علیه یک درصد در این کشور آغاز شد و ماه ها هم ادامه داشت، اعتراض و راهپیمایی های مردم به ساختاری بود که سرمایه داری بر این کشور حاکم کرده است.
یک درصد جامعه آمریکا سرمایه دار، مرفه و قدرتمند هستند و 99 درصد دیگر در شرایط سخت و دشوار اقتصادی زندگی می کنند. آن یک درصد سرمایه دار بزرگ که البته ترامپ هم یکی از آن گروه یک درصدی ها است، با بهره کشی از 99 درصد دیگر و البته استثمار دیگر کشورهای دنیا به این جایگاه و مقام رسیده اند و قطعاً این جایگاه را به راحتی از دست نخواهند داد.
اکنون اعتراضاتی که در آمریکا شکل گرفته و برخی از ایالت ها را در بر گرفته است، یک واکنش گذرا و ساده نمی توان انگاشت، شاید در چند روز آینده با سرکوب ها فروکش کند، اما این خفه کردن صدای معترض، دوام نمی آورد و روزی نه چندان دور بلندتر شنیده خواهد شد.
مردم آمریکا و بسیاری از 50 ایالت این فدرال، در پی فرصت بوده اند تا بتوانند از آن برای رسیدن به خواسته های خود بهره ببرند.
زمزمه جدایی طلبی در برخی ایالت های آمریکا، سال هاست به گوش می رسد و سردمدار آنها ایالت تگزاس با نزدیک به 700 هزار کیلومتر مربع وسعت و بیش از 25 میلیون نفر جمعیت است.
اکثر ایالت های آمریکا از ظرفیت استقلال برخوردار هستند. وسعت، جمعیت و تولید ناخالص ملی،این فرصت را به آنها داده است تا بتوانند احساس استقلال واقعی داشته باشند.
یکی از نگرانی هایی که اکنون سرمایه داران، لیبرال ها، دموکرات ها و حتی جمهوری خواهان را درگیر خود کرده است، همین فروپاشی ایالات متحده آمریکا است.
همانگونه که شاید کسی تصور نمی کرد روزی بلوک شرق با آن هیبت و قدرت فرو بریزد و تفکر کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی از بین برود، کسی هم باور نکند که روزی آمریکا فرو می پاشد و از آن ابر قدرتی، جز نامی باقی نخواهد ماند و همانطور که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان چند واحد دانشگاه به دروس علوم سیاسی وارد شد، فروپاشی آمریکا هم نه چندان دور، وارد دروس علوم سیاسی دانشگاه ها می شود.
برخی از ایالت های آمریکا که مردم آن به ترامپ رأی نداده اند، معترض هستند، آنها ریاست جمهوری دونالد ترامپ را قبول ندارند و نمی توانند بپذیرند که او رئیس جمهورشان شده است.
30 ایالت از 50 ایالت آمریکا به ترامپ رأی داده اند، کل آراء الکترال او 279 رأی در مقابل 228 رأی کلینتون است.
ایالت کالیفرنیا، یکی از دیگر ایالت هایی است که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به هیلاری کلینتون رأی داد، جمعیت این ایالت رقم بالایی است، به همین خاطر در آراء الکترال هم تأثیر گذار است. هم اکنون شهرهای این ایالت به ویژه لوس آنجلس آشوب زده است.
این آشوب ها از جنس جدایی طلبی است، جمعیت نزدیک به 40 میلیون نفری این ایالت نمی خواهند تن به ریاست ترامپ بدهند به همین خاطر اعتراضات در این ایالت بیشتر است.
اگر ترامپ را به گورباچف دوران فروپاشی شوروی تشبیه کنیم، البته از برخی جهات قابل مقایسه نیست، اما همانطور که شوروی گلاسنوست و پروستریکای میخائیل گورباچف را اجرا کرد، آمریکا هم به گلاسنوست و پروستریکا نیاز شدید دارد، ترامپ می تواند نقش گورباچف را به خوبی بازی کند.
تنها کافی است یکی از ایالت ها به خواسته خود پافشاری کند، آنگاه ایالت های دیگر این فدرال هم به سوی استقلال گام بر می دارند.
دکترین دوگانه پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) از سوی گورباچف در شوروی پیاده شد، زمینه استقلال جمهوری های شوروی سابق را فراهم کرد، اما اکنون چه ترامپ بخواهد چه نخواهد، آمریکا نیازمند اصلاحات اقتصادی به خاطر سیستم سرمایه داری فاسد و اصلاحات سیاسی به خاطر شیوه حکومتی قدرا طلبی مطلق در این کشور است.
ترامپ شاید در ظاهر خود را یک ترمیناتور برای کشورهایی مانند ایران نشان دهد، اما به خاطر بروز مشکلات داخلی فرصت پیدا نمی کند. او به یک ترمیناتور داخلی تبدیل خواهد شد که گسست جغرافیایی در آمریکا را رقم خواهد زد.
شاید برای برخی انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا یک شوک سیاسی – اجتماعی باشد، اما بیش از یکسال است که نام او بر زبان ها است و همه مردم آمریکا و حتی دنیا از تبلیغات انتخاباتی، او را می شناسند.
ترامپ یک فرد سیاستمدار و با سابقه سیاسی نیست، حتی 10 سال پیش که کارتون سیمپسون ها در آمریکا ساخته شد، بخش هایی از این کارتون به شخص ترامپ پرداخته است. گرچه در آن کارتون او به استهزاء گرفته شده، اما ترامپ اکنون رئیس جمهوری آمریکاست.
با همه مخالفت هایی که در داخل و خارج آمریکا با انتخاب ترامپ صورت می گرفت، او بر اساس رأی الکترال انتخاب شده است.
فارغ از ایرادات و اشکالات ساختاری به شیوه برگزاری انتخابات در آمریکا، هم اکنون مخالفان ترامپ که حتی نمی توان آنها را هوادار کلینتون دانست، چند روز است که در خیابان ها حضور دارند و دست به اعتراض زده اند.
اعترضات مخالفان رئیس جمهور منتخب به خشونت هم کشیده شده است، درگیری در برخی شهرها و ایالت های آمریکا هنوز هم ادامه دارد.
کار به جایی رسیده است که حتی برخی از ستارگان هالیوود به خاطر برگزیده شدن ترامپ، قصد دارند آمریکا را ترک کنند!
این گسست ساختاری اجتماعی در جامعه آمریکا پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور این کشور، نمود بیشتری یافته است.
لایه های زیرین جامعه آمریکا به خاطر نوع حکومت خود علیرغم ادعای وجود دموکراسی در این کشور، به خود جرأت اعتراض نمی دادند، اما در نهاد خود بغضی از اعتراض و مخالفت را پنهان کرده اند.
مانند کوه آتشفشان، ظاهری خاموش دارد اما در قلب این کوه غوغایی است.
جامعه آمریکا سال هاست که در سایه حکومت لیبرال سرمایه داری فاسد زندگی می کند، این سیستم حکومتی نه تنها مردم دیگر کشورهای دنیا را به استثمار کشیده بلکه ملت خود را نیز به استثمار در آورده است.
چند سال پیش که نهضت 99 درصد علیه یک درصد در این کشور آغاز شد و ماه ها هم ادامه داشت، اعتراض و راهپیمایی های مردم به ساختاری بود که سرمایه داری بر این کشور حاکم کرده است.
یک درصد جامعه آمریکا سرمایه دار، مرفه و قدرتمند هستند و 99 درصد دیگر در شرایط سخت و دشوار اقتصادی زندگی می کنند. آن یک درصد سرمایه دار بزرگ که البته ترامپ هم یکی از آن گروه یک درصدی ها است، با بهره کشی از 99 درصد دیگر و البته استثمار دیگر کشورهای دنیا به این جایگاه و مقام رسیده اند و قطعاً این جایگاه را به راحتی از دست نخواهند داد.
اکنون اعتراضاتی که در آمریکا شکل گرفته و برخی از ایالت ها را در بر گرفته است، یک واکنش گذرا و ساده نمی توان انگاشت، شاید در چند روز آینده با سرکوب ها فروکش کند، اما این خفه کردن صدای معترض، دوام نمی آورد و روزی نه چندان دور بلندتر شنیده خواهد شد.
مردم آمریکا و بسیاری از 50 ایالت این فدرال، در پی فرصت بوده اند تا بتوانند از آن برای رسیدن به خواسته های خود بهره ببرند.
زمزمه جدایی طلبی در برخی ایالت های آمریکا، سال هاست به گوش می رسد و سردمدار آنها ایالت تگزاس با نزدیک به 700 هزار کیلومتر مربع وسعت و بیش از 25 میلیون نفر جمعیت است.
اکثر ایالت های آمریکا از ظرفیت استقلال برخوردار هستند. وسعت، جمعیت و تولید ناخالص ملی،این فرصت را به آنها داده است تا بتوانند احساس استقلال واقعی داشته باشند.
یکی از نگرانی هایی که اکنون سرمایه داران، لیبرال ها، دموکرات ها و حتی جمهوری خواهان را درگیر خود کرده است، همین فروپاشی ایالات متحده آمریکا است.
همانگونه که شاید کسی تصور نمی کرد روزی بلوک شرق با آن هیبت و قدرت فرو بریزد و تفکر کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی از بین برود، کسی هم باور نکند که روزی آمریکا فرو می پاشد و از آن ابر قدرتی، جز نامی باقی نخواهد ماند و همانطور که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق به عنوان چند واحد دانشگاه به دروس علوم سیاسی وارد شد، فروپاشی آمریکا هم نه چندان دور، وارد دروس علوم سیاسی دانشگاه ها می شود.
برخی از ایالت های آمریکا که مردم آن به ترامپ رأی نداده اند، معترض هستند، آنها ریاست جمهوری دونالد ترامپ را قبول ندارند و نمی توانند بپذیرند که او رئیس جمهورشان شده است.
30 ایالت از 50 ایالت آمریکا به ترامپ رأی داده اند، کل آراء الکترال او 279 رأی در مقابل 228 رأی کلینتون است.
ایالت کالیفرنیا، یکی از دیگر ایالت هایی است که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به هیلاری کلینتون رأی داد، جمعیت این ایالت رقم بالایی است، به همین خاطر در آراء الکترال هم تأثیر گذار است. هم اکنون شهرهای این ایالت به ویژه لوس آنجلس آشوب زده است.
این آشوب ها از جنس جدایی طلبی است، جمعیت نزدیک به 40 میلیون نفری این ایالت نمی خواهند تن به ریاست ترامپ بدهند به همین خاطر اعتراضات در این ایالت بیشتر است.
اگر ترامپ را به گورباچف دوران فروپاشی شوروی تشبیه کنیم، البته از برخی جهات قابل مقایسه نیست، اما همانطور که شوروی گلاسنوست و پروستریکای میخائیل گورباچف را اجرا کرد، آمریکا هم به گلاسنوست و پروستریکا نیاز شدید دارد، ترامپ می تواند نقش گورباچف را به خوبی بازی کند.
تنها کافی است یکی از ایالت ها به خواسته خود پافشاری کند، آنگاه ایالت های دیگر این فدرال هم به سوی استقلال گام بر می دارند.
دکترین دوگانه پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) از سوی گورباچف در شوروی پیاده شد، زمینه استقلال جمهوری های شوروی سابق را فراهم کرد، اما اکنون چه ترامپ بخواهد چه نخواهد، آمریکا نیازمند اصلاحات اقتصادی به خاطر سیستم سرمایه داری فاسد و اصلاحات سیاسی به خاطر شیوه حکومتی قدرا طلبی مطلق در این کشور است.
ترامپ شاید در ظاهر خود را یک ترمیناتور برای کشورهایی مانند ایران نشان دهد، اما به خاطر بروز مشکلات داخلی فرصت پیدا نمی کند. او به یک ترمیناتور داخلی تبدیل خواهد شد که گسست جغرافیایی در آمریکا را رقم خواهد زد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *