سختی کار در کردستان، اجر جهاد ما را دوچندان کرده بود/سربازی را می شناختم که بعد از پایان خدمتش حاضر نبود سقز را ترک کند
یکی از کهنه سربازان جبهه نبرد با ضدانقلاب در کردستن به بیان بخشی از تجارب خود از این نبردها پرداخت.
خبرگزاری میزان -
زینالعابدین بیگی کهنه سرباز نبرد با ضدانقلاب در جبهه کردستان در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی گفت: حقیقتا در کردستان دشمن قابل شناسایی نبود؛ به هیچ عنوان مثل خوزستان نبود که دشمن از روبرو با ما در حال جنگیدن باشد؛ در سقز خانواده ای را می شناختم که یک پسر خانواده پاسدار بود و پسر دیگر عضو دموکرات های مسلح کردستان؛ همین سختی کار در کردستان، اجر جهاد ما را دوچندان کرده بود؛ سربازی را می شناختم که بعد از پایان خدمتش حاضر نبود سقز را ترک کند و همچنان می خواست در نبرد با ضدانقلاب مشارکت فعالانه داشته باشد.
وی افزود: در سپاه سقز یک سرباز لُر بی غل و غش به نام " میرزا قاسمی" داشتیم؛ ده پانزده روز از خدمتش باقی مانده بود و دوست داشت که بعد از پایان خدمت، در منطقه بماند و به ما کمک کند؛ در همان روزها یک بار که از بالای ارتفاعات به سمت ما در حال دویدن بود، به محض اینکه به ما رسید، ضدانقلاب تیر قناصه خود را به دهان میرزا زد و میرزا درحالیکه هنوز نفسش از دویدن زیاد چاق نشده بود، به شهادت رسید؛ غربت میرزا را بیشتر زمانی حس کردم که برای تشییع او به روستایش رفتم؛ میرزا تنها شهیدی بود که من برای او گریه کردم.
برای خواندن متن کامل این گفتوگو اینجا را کلیک کنید.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *