الاخبار: "افغانستان" از اوباما تا ترامپ، طالبان هنوز قویتر است
لور الخوری پژوهشگر لبنانی در یادداشتی برای روزنامه لبنانی الاخبار نوشت: آمریکا نمیتواند افغانستان را از تروریسم پاکسازی کند و افزایش شمار سربازان آمریکایی تنها خواهد توانست حالت جمود حاکم بر اوضاع این کشور را برای مدتی طولانیتر تقویت کند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش سرویس بین الملل لور الخوری پژوهشگر لبنانی در یادداشتی برای روزنامه لبنانی الاخبار با عنوان «افغانستان از اوباما تا ترامپ، طالبان هنوز قویتر است» به بررسی راهبرد دولت آمریکا در خصوص جنگ افغانستان پرداخت.
به نوشته الاخبار حرف و حدیثها از راهبرد پیش روی آمریکا در افغانستان زیاد شده آن هم به دلیل اینکه مقاماتی نظامی در دولت ترامپ مدتی است اتهام هایی به روسیه و نقش آن در افغانستان وارد می کنند.
استراتژی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در افغانستان هنوز در هاله ای از ابهام است اما با این حال سیاستمداران و نظامیان آمریکایی خواهان افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان هستند اگرچه سوال هایی هم درباره روند جنگ و عاقبت آن مطرح است.
با وجود اینکه باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا به شکست در افغانستان اعتراف کرد اما تلاش های ترامپ برای پیدا کردن رویکردی متفاوت به دیدگاهی مغایر با سلف وی طی هشت سال گذشته منجر نشده است.
بنابراین ترامپ خواه نسبت به خواسته های سناتور جان مک کین و لیندسی گراهام ، همکار وی در کمیته نیروهای مسلح سنا در خصوص افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان حرف شنوی داشته باشد یا نداشته باشد راه حل های کنونی موجود نسخه تکراری از شکست اوباما را رقم می زند.
مک کین و گراهام متاثر از اظهارات ژنرال «جان نیکلسون»، فرمانده نیروهای آمریکایی و نیروهای ائتلاف در افغانستان پیشنهاد حضور بزرگ تر آمریکا در این کشور را دادند و در مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست بنا به تاکید نیکلسون از به بن بست رسیدن جنگ افغانستان گفتند.
به اعتقاد این دو سناتور، ترامپ همان گونه که جنگ ضد داعش را جدی گرفته جنگ افغانستان را نیز باید جدی تر بگیرد آن هم به دلیل اینکه طالبان با تسلط بر بیش از 52 درصد از خاک افغانستان به قدرت بزرگی دست یافته و دولت مورد حمایت واشنگتن هم در ضعف به سر می برد که این اوضاع تهدید واقعی برای امنیت ملی آمریکاست.
در پیشنهاد مک کین و گراهام چیز جدیدی نیست، چرا که راهکاری که این 2 از آن سخن می گویند همان تکرار مکررات دولت های سابق آمریکا طی همه سال های گذشته یا حداقل از سال 2007 تاکنون است.
از همین رو «دیوید دیویس» سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا در مقاله ای در مجله «نشنال اینترست» ضمن تاکید بر ضرورت تجدید نظر در اشتباهات گذشته آمریکا گفت: بیش از 2 هزار نفر از ارتش آمریکا در افغانستان کشته و بیش از 17 هزار نفر دیگر هم زخمی شدند.
وی افزود: آمریکا میلیاردها دلار برای جنگ افغانستان که قربانیان زیادی گرفته هزینه میکنند و این در حالی است که افزایش شمار نظامیان آمریکایی ظرف 10 سال گذشته تاکنون با هیچ موفقیت یا تغییر در اوضاع میدانی افغانستان همراه نبوده است.
از سوی دیگر بارنیت روبین، پژوهشگر آمریکایی معتقد است که اگر راه حل بحران افغانستان در افزایش شمار نظامیان آمریکایی نباشد بنابراین احتمالا می تواند سیاسی باشد.
روبین طی مقالهای در مجله نشنال اینترست، تاکید کرد: آمریکا نمیتواند افغانستان را از تروریسم پاکسازی کند و افزایش شمار سربازان آمریکایی میتواند حالت جمود حاکم بر اوضاع این کشور را برای مدتی طولانی تر تقویت کند.
به اعتقاد این پژوهشگر آمریکایی راهبرد کنونی آمریکا موجب تغییری در شرایط ژئو سیاسی که محیطی تحریکآمیز برای تروریسم جهانی در منطقه مرزی بین افغانستان و پاکستان ایجاد کرده نمیشود.
پل میلر پژوهشگر سیاست های آمریکا در افغانستان طی مقالهای در مجله امریکن اینترست با اشاره به شکست دولت سابق آمریکا در درک شروط پیروزی در جنگ افغانستان گفت: شرط اصلی پیروزی، ایجاد نظام سیاسی جایگزینی در افغانستان است.
میلر با پرداختن به بعد سیاسی جنگ افغانستان تاکید کرد: صرفنظر از اشتباهات رخ داده در افغانستان باید به دنبال راه حل بوده و بدانیم که بدون ایجاد نظام سیاسی باثبات و قانونی در افغانستان خشونت سیاسی در این کشور هرگز پایانی نخواهد داشت.
از سوی دیگر چارلز بینیا در گزارشی برای پایگاه « آمریکن کانسروتیو» تاکید کرد: تهدید مستقیمی که مک کین و گراهام به آن پرداختند واقعی نیست و هدف طالبان گرفتن قدرت در افغانستان و نه به راه انداختن جنگ علیه آمریکاست.
بنابراین آمریکا با حضور بیشتر خود در افغانستان تنها موجب افزایش بیش تر تلاشهای طالبان میشود و به معنای دیگر دلیلی برای تحرکات مختلف طالبان میشود.
این چیزی است که «مایکل سامبل» و «ثیو فاریل» 2 پژوهشگر آمریکایی طی پژوهشی به آن پرداخته و به مصاحبههایی با فرماندهان و وزرای سابق طالبان استناد کردند.
راه حلهای سیاسی به این معناست که با طالبان به عنوان یک سازمان تروریستی برخورد نشود و اوباما این مساله را ترجیح داده بود او هنگامی که جنگ در افغانستان را از «جورج بوش» پسر، سلف خود به میراث برده بود برای خروج ارتش آمریکا از افغانستان تاریخهایی مشخص کرده بود که بعد معلوم شد همگی خیالی بودند.
اوباما نتوانست به وعدههای خود عمل کند و با حضور 9 هزار و 800 سرباز آمریکایی در افغانستان قدرت را ترک کرد.
رئیس جمهور سابق آمریکا از سال 2009 راهبردی مبتنی بر آموزش نیروهای داخلی افغان در پیش گرفت تا این نیروها به درگیریهای مستقیم با طالبان وارد شوند و همزمان در به روی مذاکرات سیاسی با این گروه را باز کرد.
اوباما با اتخاذ راهبردی دوگانه کشتار سرکردههای طالبان از طریق هواپیماهای بدون سرنشین را در پیش گرفت بدون اینکه ارتش آمریکا نقشی جز ماموریت مستشاری ایفا کند.
رئیس جمهور سابق آمریکا در عین حال از تعامل با طالبان یعنی با کسانی که آنها را غیر متعهد به ایدئولوژی این گروه میدانست، اجتناب نکرد.
در سال 2013 آمریکا به طالبان اجازه داد سفارتی در تبعید را در دوحه، پایتخت قطر تاسیس کند و پرچم خود را برافراشته و از دیگر امتیازهای دیپلماتیک برخوردار باشد.
آمریکا در سال 2014 هم پنج تن از سرکرده های طالبان را از زندان گوانتانامو را آزاد کرد.
با همه این ها طالبان آن موفقیت مطلوب آمریکا را که همان معامله صلح بود تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اوباما به وی نداد بلکه در خروج از باتلاق افغانستان موفق نبوده و نتوانست حتی یکی از وعده های خود را عملی کند.
علاوه بر این دولت مورد حمایت واشنتگتن در افغانستان در تحقق خواستههای آمریکا ناکام ماند و این قضیه کاملاً در سیطره ضعیف دولت بر بخشهایی از این کشور روشن است و طالبان حضور خود را در مناطق متعدد قوت بخشیده و توانسته مناطق خارج از دایره نفوذ سنتی خود را نیز تهدید کند.
نمیتوان گفت که آمریکا وقت کافی برای جنگ افغانستان هزینه نکرده و از همین رو اهداف اعلام شده خود را عملی نکرده است بلکه شرایط و فضایی را فراهم کرد تا جوانان بیشتری به تروریسم روی آورند.
آمریکا با ایجاد خلا در قدرت اجازه داد تا تروریستها و شبه نظامیان طائفهای این شکاف را پر کنند و جنگ داخلی و تروریسم هم در پی این قضیه به راه افتاد.
«راجین مانون» پژوهشگر در مقاله ای برای نشنال اینترست نوشت: دسترسی طالبان و داعش به اسلحه قاچاقی آمریکا ، عامل مهم تجهیز آنها شمرده میشود.
وی افزود: این دو گروه در افغانستان اسلحههایی به کار میگیرند که نزد نیروهای دولتی نیز موجود است و گروههای تروریستی درافغانستان به اسلحه قاچاقی امریکا دسترسی دارند و پنتاگون نیز اذعان داشته که سلاح های امریکایی در بازار سیاه تامین کننده تجهیزات داعش درافغانستان است.
این گفتهها درحالی بیان می شودکه قبلاً مقامات آمریکایی از مفقود شدن مقداری از اسلحه و مهماتشان درافغانستان و عراق سخن گفتهاند و برخی نهادهای حراست از حقوق بشر نیز یاد آور شدهاند که بعضی از افراد وابسته به طالبان و داعش درافغانستان با اسلحه وتجهیزات امریکایی مجهز اند.
دخالت بیشتر آمریکا افغانستان را وابسته آمریکا نگاه خواهد داشت اما افغانها هرگز نمیتوانند روند جنگ را به شکل دراماتیک تغییر بدهند.
هبتالله آخندزاده سرکرده جدید طالبان هم همچون اختر منصور سرکرده سابق این گروه تعهد به ادامه جهاد داده است و باید گفت طالبان اگر بار دیگر نتواند به حکومت در افغانستان دست یابد اما چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ بخشی از آینده سیاسی آن خواهد بود.
این معادله را در عبارتی که در گزارش پایگاه اینترست آمده است خلاصه می کنیم که «همان گونه که ترامپ هم همچون اوباما هیزم به آتش جنگ در افغانستان می ریزد، همچون سلف خود در این جنگ شکست خواهد خورد.
/
به نوشته الاخبار حرف و حدیثها از راهبرد پیش روی آمریکا در افغانستان زیاد شده آن هم به دلیل اینکه مقاماتی نظامی در دولت ترامپ مدتی است اتهام هایی به روسیه و نقش آن در افغانستان وارد می کنند.
استراتژی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در افغانستان هنوز در هاله ای از ابهام است اما با این حال سیاستمداران و نظامیان آمریکایی خواهان افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان هستند اگرچه سوال هایی هم درباره روند جنگ و عاقبت آن مطرح است.
با وجود اینکه باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا به شکست در افغانستان اعتراف کرد اما تلاش های ترامپ برای پیدا کردن رویکردی متفاوت به دیدگاهی مغایر با سلف وی طی هشت سال گذشته منجر نشده است.
بنابراین ترامپ خواه نسبت به خواسته های سناتور جان مک کین و لیندسی گراهام ، همکار وی در کمیته نیروهای مسلح سنا در خصوص افزایش شمار نظامیان آمریکایی در افغانستان حرف شنوی داشته باشد یا نداشته باشد راه حل های کنونی موجود نسخه تکراری از شکست اوباما را رقم می زند.
مک کین و گراهام متاثر از اظهارات ژنرال «جان نیکلسون»، فرمانده نیروهای آمریکایی و نیروهای ائتلاف در افغانستان پیشنهاد حضور بزرگ تر آمریکا در این کشور را دادند و در مقاله ای در روزنامه واشنگتن پست بنا به تاکید نیکلسون از به بن بست رسیدن جنگ افغانستان گفتند.
به اعتقاد این دو سناتور، ترامپ همان گونه که جنگ ضد داعش را جدی گرفته جنگ افغانستان را نیز باید جدی تر بگیرد آن هم به دلیل اینکه طالبان با تسلط بر بیش از 52 درصد از خاک افغانستان به قدرت بزرگی دست یافته و دولت مورد حمایت واشنگتن هم در ضعف به سر می برد که این اوضاع تهدید واقعی برای امنیت ملی آمریکاست.
در پیشنهاد مک کین و گراهام چیز جدیدی نیست، چرا که راهکاری که این 2 از آن سخن می گویند همان تکرار مکررات دولت های سابق آمریکا طی همه سال های گذشته یا حداقل از سال 2007 تاکنون است.
از همین رو «دیوید دیویس» سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا در مقاله ای در مجله «نشنال اینترست» ضمن تاکید بر ضرورت تجدید نظر در اشتباهات گذشته آمریکا گفت: بیش از 2 هزار نفر از ارتش آمریکا در افغانستان کشته و بیش از 17 هزار نفر دیگر هم زخمی شدند.
وی افزود: آمریکا میلیاردها دلار برای جنگ افغانستان که قربانیان زیادی گرفته هزینه میکنند و این در حالی است که افزایش شمار نظامیان آمریکایی ظرف 10 سال گذشته تاکنون با هیچ موفقیت یا تغییر در اوضاع میدانی افغانستان همراه نبوده است.
از سوی دیگر بارنیت روبین، پژوهشگر آمریکایی معتقد است که اگر راه حل بحران افغانستان در افزایش شمار نظامیان آمریکایی نباشد بنابراین احتمالا می تواند سیاسی باشد.
روبین طی مقالهای در مجله نشنال اینترست، تاکید کرد: آمریکا نمیتواند افغانستان را از تروریسم پاکسازی کند و افزایش شمار سربازان آمریکایی میتواند حالت جمود حاکم بر اوضاع این کشور را برای مدتی طولانی تر تقویت کند.
به اعتقاد این پژوهشگر آمریکایی راهبرد کنونی آمریکا موجب تغییری در شرایط ژئو سیاسی که محیطی تحریکآمیز برای تروریسم جهانی در منطقه مرزی بین افغانستان و پاکستان ایجاد کرده نمیشود.
پل میلر پژوهشگر سیاست های آمریکا در افغانستان طی مقالهای در مجله امریکن اینترست با اشاره به شکست دولت سابق آمریکا در درک شروط پیروزی در جنگ افغانستان گفت: شرط اصلی پیروزی، ایجاد نظام سیاسی جایگزینی در افغانستان است.
میلر با پرداختن به بعد سیاسی جنگ افغانستان تاکید کرد: صرفنظر از اشتباهات رخ داده در افغانستان باید به دنبال راه حل بوده و بدانیم که بدون ایجاد نظام سیاسی باثبات و قانونی در افغانستان خشونت سیاسی در این کشور هرگز پایانی نخواهد داشت.
از سوی دیگر چارلز بینیا در گزارشی برای پایگاه « آمریکن کانسروتیو» تاکید کرد: تهدید مستقیمی که مک کین و گراهام به آن پرداختند واقعی نیست و هدف طالبان گرفتن قدرت در افغانستان و نه به راه انداختن جنگ علیه آمریکاست.
بنابراین آمریکا با حضور بیشتر خود در افغانستان تنها موجب افزایش بیش تر تلاشهای طالبان میشود و به معنای دیگر دلیلی برای تحرکات مختلف طالبان میشود.
این چیزی است که «مایکل سامبل» و «ثیو فاریل» 2 پژوهشگر آمریکایی طی پژوهشی به آن پرداخته و به مصاحبههایی با فرماندهان و وزرای سابق طالبان استناد کردند.
راه حلهای سیاسی به این معناست که با طالبان به عنوان یک سازمان تروریستی برخورد نشود و اوباما این مساله را ترجیح داده بود او هنگامی که جنگ در افغانستان را از «جورج بوش» پسر، سلف خود به میراث برده بود برای خروج ارتش آمریکا از افغانستان تاریخهایی مشخص کرده بود که بعد معلوم شد همگی خیالی بودند.
اوباما نتوانست به وعدههای خود عمل کند و با حضور 9 هزار و 800 سرباز آمریکایی در افغانستان قدرت را ترک کرد.
رئیس جمهور سابق آمریکا از سال 2009 راهبردی مبتنی بر آموزش نیروهای داخلی افغان در پیش گرفت تا این نیروها به درگیریهای مستقیم با طالبان وارد شوند و همزمان در به روی مذاکرات سیاسی با این گروه را باز کرد.
اوباما با اتخاذ راهبردی دوگانه کشتار سرکردههای طالبان از طریق هواپیماهای بدون سرنشین را در پیش گرفت بدون اینکه ارتش آمریکا نقشی جز ماموریت مستشاری ایفا کند.
رئیس جمهور سابق آمریکا در عین حال از تعامل با طالبان یعنی با کسانی که آنها را غیر متعهد به ایدئولوژی این گروه میدانست، اجتناب نکرد.
در سال 2013 آمریکا به طالبان اجازه داد سفارتی در تبعید را در دوحه، پایتخت قطر تاسیس کند و پرچم خود را برافراشته و از دیگر امتیازهای دیپلماتیک برخوردار باشد.
آمریکا در سال 2014 هم پنج تن از سرکرده های طالبان را از زندان گوانتانامو را آزاد کرد.
با همه این ها طالبان آن موفقیت مطلوب آمریکا را که همان معامله صلح بود تا قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اوباما به وی نداد بلکه در خروج از باتلاق افغانستان موفق نبوده و نتوانست حتی یکی از وعده های خود را عملی کند.
علاوه بر این دولت مورد حمایت واشنتگتن در افغانستان در تحقق خواستههای آمریکا ناکام ماند و این قضیه کاملاً در سیطره ضعیف دولت بر بخشهایی از این کشور روشن است و طالبان حضور خود را در مناطق متعدد قوت بخشیده و توانسته مناطق خارج از دایره نفوذ سنتی خود را نیز تهدید کند.
نمیتوان گفت که آمریکا وقت کافی برای جنگ افغانستان هزینه نکرده و از همین رو اهداف اعلام شده خود را عملی نکرده است بلکه شرایط و فضایی را فراهم کرد تا جوانان بیشتری به تروریسم روی آورند.
آمریکا با ایجاد خلا در قدرت اجازه داد تا تروریستها و شبه نظامیان طائفهای این شکاف را پر کنند و جنگ داخلی و تروریسم هم در پی این قضیه به راه افتاد.
«راجین مانون» پژوهشگر در مقاله ای برای نشنال اینترست نوشت: دسترسی طالبان و داعش به اسلحه قاچاقی آمریکا ، عامل مهم تجهیز آنها شمرده میشود.
وی افزود: این دو گروه در افغانستان اسلحههایی به کار میگیرند که نزد نیروهای دولتی نیز موجود است و گروههای تروریستی درافغانستان به اسلحه قاچاقی امریکا دسترسی دارند و پنتاگون نیز اذعان داشته که سلاح های امریکایی در بازار سیاه تامین کننده تجهیزات داعش درافغانستان است.
این گفتهها درحالی بیان می شودکه قبلاً مقامات آمریکایی از مفقود شدن مقداری از اسلحه و مهماتشان درافغانستان و عراق سخن گفتهاند و برخی نهادهای حراست از حقوق بشر نیز یاد آور شدهاند که بعضی از افراد وابسته به طالبان و داعش درافغانستان با اسلحه وتجهیزات امریکایی مجهز اند.
دخالت بیشتر آمریکا افغانستان را وابسته آمریکا نگاه خواهد داشت اما افغانها هرگز نمیتوانند روند جنگ را به شکل دراماتیک تغییر بدهند.
هبتالله آخندزاده سرکرده جدید طالبان هم همچون اختر منصور سرکرده سابق این گروه تعهد به ادامه جهاد داده است و باید گفت طالبان اگر بار دیگر نتواند به حکومت در افغانستان دست یابد اما چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ بخشی از آینده سیاسی آن خواهد بود.
این معادله را در عبارتی که در گزارش پایگاه اینترست آمده است خلاصه می کنیم که «همان گونه که ترامپ هم همچون اوباما هیزم به آتش جنگ در افغانستان می ریزد، همچون سلف خود در این جنگ شکست خواهد خورد.
/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *