اشاره امام علی(ع) به نكته اى كه مردم از آن غافلند
امام علی(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه مردم از آن غافلند.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ، امام علی(عليه السلام) فرمودند: يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ.اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود.
امام علی(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه مردم از آن غافلند، مى فرمايد: «اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود»، (يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ). غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نيستند و معتقدند هر چه بيشتر بهتر، اما هنگامى كه درست دقيق مى شويم مى بينيم بهره ما از اموالمان همان است كه مصرف مى كنيم، غذايى كه مى خوريم ، لباسى كه مى پوشيم، خانه اى كه در آن زندگى مى كنيم و مركبى كه بر آن سوار مى شويم و مانند آن و در مورد بسيارى از اشخاص، اين مواد مصرفى تنها گوشه كوچكى از اموال آنها را شامل مى شود و بقيه را ذخيره مى كنند، پيوسته در حفظ آن كوشش و از آن پاسدارى مى كنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و ساير بستگان خود بسپارند و با دنيايى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با يك كفن بسيار كم ارزش وارد سراى ديگر شوند.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين كلام نورانى داستانى از «حسن بصرى» و «عبدالله بن اهتم» نقل مى كند، مى گويد: حسن به هنگامى كه عبدالله بيمار شده بود و آخرين ساعات عمر خود را طى مى كرد به عيادت او رفت. نگاه كرد ديد عبدالله پيوسته چشمش را به صندوقى دوخته كه در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى كرد و گفت: در اين صندوق صد هزار (درهم) است كه نه زكات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گرديده است. حسن گفت: مادرت به عزايت بنشيند براى چه چيز آن را ذخيره كرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمين زندگى آينده در موارد سخت اندوخته ام) اين را گفت و بعد از مدت كوتاهى از دنيا رفت. حسن در تشييع جنازه او شركت كرده بود. هنگامى كه او را دفن كردند دست خود را (از نهايت تأسف) به يكديگر زد و اشاره به قبر او كرد و گفت: اين كسى است كه شيطان بر او غلبه كرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بىوفايى برادران ترساند و ودايع الهى را براى خود ذخيره كرد سپس از اين دنيا غمگين و اندوهناك بيرون رفت، نه زكات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان كرد و گفت: اى وارثان گوارا اين مال را بخوريد، اين مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشيد وبال شما نشود، اين مال از سوى كسى است كه آن را جمع كرد و بخل ورزيد بر امواج درياها سوار شد، از بيابان هاى خشك گذشت و از طريق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حياتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى كرد و محكم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قيامت كه روز حسرت است.
سپس به حاضران گفت: بالاترين حسرت اين است كه مال خود را در ميزان اعمالِ غير خودت ببينى. تو بخل ورزيدى نسبت به مالى كه خدا به تو روزى كرده بود و در مسير طاعتش مصرف نكردى براى ديگرى آن را نگه دارى كردى كه او در راه رضاى خداوند آن را صرف كند. واى بر اين حسرت غير قابل جبران و رحمت از دست رفته. گويا اين سخن را از على(عليه السلام) گرفته آنجا كه فرمود: «سُئِلَ أميرُالْمُؤْمِنينَ مَنْ أعْظَمُ النّاسُ حَسْرَةً قالَ مَنْ رَأى مالَهُ في ميزانِ غَيْرِهِ وَأدْخَلَهُ اللهُ بِهِ النّارَ وَأدْخَلَ وارِثَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، از اميرمؤمنان(عليه السلام) سؤال كردند چه كسى روز قيامت حسرتش از همه بيشتر است؟ فرمود: كسى كه در آن روز اموال خود را در ميزان اعمال ديگران ببيند كه خدا او را به واسطه آن مال وارد دوزخ كند و ديگرى را (كه هيچ زحمتى را براى آن نكشيده بود براى نيكوكارى اش) به سبب آن مال وارد بهشت سازد». اين نكته شايان توجه است كه مقصود امام(عليه السلام) از اين سخن آن نيست كه انسان تنها به اندازه تحصيل قوت خود تلاش و فعاليت اقتصادى داشته باشد بلكه به عكس، طبق دستورات اسلام بايد از طرق صحيح بسيار تلاش كرد ولى اموالى را كه جمع آورى مى كند، اضافه آن را در راه خدا و كارهاى خير و خدمت به بندگانش صرف كند، نه اين كه آنها را ذخيره كرده و براى وارثان بگذارد و خودش هيچ بهره اى معنوى از آن نبرد. قرآن مجيد نيز به همين معنا اشاره فرموده آنجا كه مى گويد: «(وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ)، از تو سؤال مى كنند چه چيز را انفاق كنند؟ به آنها بگو از مازاد نيازمندى هاى خود انفاق كنيد». «عفو» در لغت معانى فراوانى دارد، از جمله مقدار اضافى مال و نيز بهترين قسمت مال.
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) آمده است: «الْعَفْوُ ما فَضُلَ عَنْ قُوتِ سَنَة، عفو چيزى است كه از هزينه سال اضافه بيايد». مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حديثى از كتاب خصال از اميرمؤمنان على(عليه السلام) چنين نقل مى كند كه شخصى از حاجتمندى اش به اميرمؤمنان(عليه السلام)شكايت كرد، امام(عليه السلام) فرمود: «اعْلَمْ أنَّ كُلُّ شَىْء تُصيبُهُ مِنَ الدُّنْيا فَوْقَ قُوتِكَ فَإنَّما أنْتَ فيهِ خازِنٌ لِغَيْرِكَ، بدان آنچه را از دنيا بيش از مقدار هزينه خود به دست مى آورى خزانه دار ديگران در آن خواهى بود». گويا امام(عليه السلام) مى دانست كه زندگى او تأمين است و نيازى را كه مطرح كرده فوق آن است، همان گونه كه بسيارى از مردم به همين مصيبت گرفتارند، پيوسته جمع آورى و به گمان خود براى روز مبادا ذخيره مى كنند در حالى كه وضع كار و كسب و فعاليت اقتصادى آنها طورى است كه از آينده بدى هرگز خبر نمى دهد. در واقع بسيارى از كسانى كه به اندوختن مال روى مى آورند، نه حقوق آن را مى پردازند و نه صله رحم به جاى مى آورند و نه كار نيك با آن انجام مى دهند و مى گويند: هدف ما تأمين آينده خود و فرزندان است.
اينها سوء ظن به رازقيت خدا دارند، همان گونه كه در نامه مالك اشتر نيز قبلاً گذشت كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: «إنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرائِزٌ شَتّى يَجْمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ، بخل و ترس و حرص غريزه هاى مختلفى است كه ريشه همه آن سوء ظن به خداوند است».
منبع:باشگاه خبرنگاران
امام علی(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه مردم از آن غافلند، مى فرمايد: «اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود»، (يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ). غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نيستند و معتقدند هر چه بيشتر بهتر، اما هنگامى كه درست دقيق مى شويم مى بينيم بهره ما از اموالمان همان است كه مصرف مى كنيم، غذايى كه مى خوريم ، لباسى كه مى پوشيم، خانه اى كه در آن زندگى مى كنيم و مركبى كه بر آن سوار مى شويم و مانند آن و در مورد بسيارى از اشخاص، اين مواد مصرفى تنها گوشه كوچكى از اموال آنها را شامل مى شود و بقيه را ذخيره مى كنند، پيوسته در حفظ آن كوشش و از آن پاسدارى مى كنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و ساير بستگان خود بسپارند و با دنيايى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با يك كفن بسيار كم ارزش وارد سراى ديگر شوند.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين كلام نورانى داستانى از «حسن بصرى» و «عبدالله بن اهتم» نقل مى كند، مى گويد: حسن به هنگامى كه عبدالله بيمار شده بود و آخرين ساعات عمر خود را طى مى كرد به عيادت او رفت. نگاه كرد ديد عبدالله پيوسته چشمش را به صندوقى دوخته كه در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى كرد و گفت: در اين صندوق صد هزار (درهم) است كه نه زكات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گرديده است. حسن گفت: مادرت به عزايت بنشيند براى چه چيز آن را ذخيره كرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمين زندگى آينده در موارد سخت اندوخته ام) اين را گفت و بعد از مدت كوتاهى از دنيا رفت. حسن در تشييع جنازه او شركت كرده بود. هنگامى كه او را دفن كردند دست خود را (از نهايت تأسف) به يكديگر زد و اشاره به قبر او كرد و گفت: اين كسى است كه شيطان بر او غلبه كرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بىوفايى برادران ترساند و ودايع الهى را براى خود ذخيره كرد سپس از اين دنيا غمگين و اندوهناك بيرون رفت، نه زكات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان كرد و گفت: اى وارثان گوارا اين مال را بخوريد، اين مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشيد وبال شما نشود، اين مال از سوى كسى است كه آن را جمع كرد و بخل ورزيد بر امواج درياها سوار شد، از بيابان هاى خشك گذشت و از طريق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حياتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى كرد و محكم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قيامت كه روز حسرت است.
سپس به حاضران گفت: بالاترين حسرت اين است كه مال خود را در ميزان اعمالِ غير خودت ببينى. تو بخل ورزيدى نسبت به مالى كه خدا به تو روزى كرده بود و در مسير طاعتش مصرف نكردى براى ديگرى آن را نگه دارى كردى كه او در راه رضاى خداوند آن را صرف كند. واى بر اين حسرت غير قابل جبران و رحمت از دست رفته. گويا اين سخن را از على(عليه السلام) گرفته آنجا كه فرمود: «سُئِلَ أميرُالْمُؤْمِنينَ مَنْ أعْظَمُ النّاسُ حَسْرَةً قالَ مَنْ رَأى مالَهُ في ميزانِ غَيْرِهِ وَأدْخَلَهُ اللهُ بِهِ النّارَ وَأدْخَلَ وارِثَهُ بِهِ الْجَنَّةَ، از اميرمؤمنان(عليه السلام) سؤال كردند چه كسى روز قيامت حسرتش از همه بيشتر است؟ فرمود: كسى كه در آن روز اموال خود را در ميزان اعمال ديگران ببيند كه خدا او را به واسطه آن مال وارد دوزخ كند و ديگرى را (كه هيچ زحمتى را براى آن نكشيده بود براى نيكوكارى اش) به سبب آن مال وارد بهشت سازد». اين نكته شايان توجه است كه مقصود امام(عليه السلام) از اين سخن آن نيست كه انسان تنها به اندازه تحصيل قوت خود تلاش و فعاليت اقتصادى داشته باشد بلكه به عكس، طبق دستورات اسلام بايد از طرق صحيح بسيار تلاش كرد ولى اموالى را كه جمع آورى مى كند، اضافه آن را در راه خدا و كارهاى خير و خدمت به بندگانش صرف كند، نه اين كه آنها را ذخيره كرده و براى وارثان بگذارد و خودش هيچ بهره اى معنوى از آن نبرد. قرآن مجيد نيز به همين معنا اشاره فرموده آنجا كه مى گويد: «(وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ)، از تو سؤال مى كنند چه چيز را انفاق كنند؟ به آنها بگو از مازاد نيازمندى هاى خود انفاق كنيد». «عفو» در لغت معانى فراوانى دارد، از جمله مقدار اضافى مال و نيز بهترين قسمت مال.
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) آمده است: «الْعَفْوُ ما فَضُلَ عَنْ قُوتِ سَنَة، عفو چيزى است كه از هزينه سال اضافه بيايد». مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حديثى از كتاب خصال از اميرمؤمنان على(عليه السلام) چنين نقل مى كند كه شخصى از حاجتمندى اش به اميرمؤمنان(عليه السلام)شكايت كرد، امام(عليه السلام) فرمود: «اعْلَمْ أنَّ كُلُّ شَىْء تُصيبُهُ مِنَ الدُّنْيا فَوْقَ قُوتِكَ فَإنَّما أنْتَ فيهِ خازِنٌ لِغَيْرِكَ، بدان آنچه را از دنيا بيش از مقدار هزينه خود به دست مى آورى خزانه دار ديگران در آن خواهى بود». گويا امام(عليه السلام) مى دانست كه زندگى او تأمين است و نيازى را كه مطرح كرده فوق آن است، همان گونه كه بسيارى از مردم به همين مصيبت گرفتارند، پيوسته جمع آورى و به گمان خود براى روز مبادا ذخيره مى كنند در حالى كه وضع كار و كسب و فعاليت اقتصادى آنها طورى است كه از آينده بدى هرگز خبر نمى دهد. در واقع بسيارى از كسانى كه به اندوختن مال روى مى آورند، نه حقوق آن را مى پردازند و نه صله رحم به جاى مى آورند و نه كار نيك با آن انجام مى دهند و مى گويند: هدف ما تأمين آينده خود و فرزندان است.
اينها سوء ظن به رازقيت خدا دارند، همان گونه كه در نامه مالك اشتر نيز قبلاً گذشت كه امام(عليه السلام)مى فرمايد: «إنَّ الْبُخْلَ وَالْجُبْنَ وَالْحِرْصَ غَرائِزٌ شَتّى يَجْمَعُها سُوءُ الظَّنِّ بِاللهِ، بخل و ترس و حرص غريزه هاى مختلفى است كه ريشه همه آن سوء ظن به خداوند است».
منبع:باشگاه خبرنگاران
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *