اهداف پنهان ائتلاف عبری، عربی، غربی و کلید واژهای به نام ایران هراسی
رابطه شخصی شاهزاده سعودی، محمد بن سلمان و شاهزاده اماراتی محمد بن زاید با جرد کوشنر داماد رئیس جمهور آمریکا، به آنها در راستای توسعه و پیگیری چشم انداز آینده منطقه غرب آسیا بر اساس حکومت استبدادی و به حاشیه راندن حقوق بشر به عنوان یک اصل در روابط آمریکا و دیگر کشورها کمک بسیاری کرده است.
خبرگزاری میزان -
در بخشی از مصاحبه وی در پاسخ به چگونگی بازتاب دیدگاههای مختلف نظم نوین جهان براساس سه دیدگاه "پایان تاریخ" فوکویاما، "برخورد تمدنها" هانتینگتون و "جنگ درونی دنیای اسلام" هنری کیسنجر در سیاست خاورمیانهای آمریکا پاسخ میدهد: بحث درباره تاریخ، ایدئولوژی و حکومت مباحثی اساسا دانشگاهی هستند. گرچه کمونیسم با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰ شکست خورد، اما روسیه و چین باقی ماندند و رقبایی جدی هستند. اگرچه امروزه "دشمنی" به اندازه دوران جنگ سرد آشکار و یکپارچه نیست، اما ایدئولوژیهای دیگری مانند تروریسم،اقدامات قبیلهای و خشن، طیف متنوع تری از دشمنان را به وجود آوردهاند. سیاستمداران آمریکایی روی همکاری با جوامع جهانی تمرکز دارند.
نخله در ادامه توضیح میدهد: اکثر جوامع مسلمان و سازمانهای محلی و ملیشان علاقهمند به بهبود زندگی خود و ساختن زندگی بهتر هستند. جذب این جوامع از طریق پروژههای ایجاد شغل که میتواند به بهبود زندگی آنها کمک کند، برای آنها مناسب است. آمریکا تنها از این طریق قادر به تامین منافع بلند مدت خود خواهد بود.
وی افزود: با وجود مواضع بی سابقه ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مورد خاورمیانه و پشتیبانی بی نظیر وی از سیاستهای سرکوبگرانه نتانیاهو در قبال فلسطینیان و پشتیبانی نظامی و سیاسی نامطلوب از سعودیها و دیگر سران خلیج فارس علیه ایران، من همچنان بر این باورم که منافع ملی سنتی آمریکا در خاورمیانه در صورت حل وفصل مناقشات فلسطین و اسرائیل و ایجاد دو کشور میان رودخانه و دریا ممکن و پایدار خواهد بود. علاوه بر این، آمریکا برای پایان دادن به استبداد و سرکوب و احترام به حقوق بشر، اقدام موثری انجام نداده و دیکتاتورهای عربی ناقض حقوق بشر در سالهای اخیر آزادی و حقوق بشر را به سخره گرفتهاند.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا آمریکا با اتخاذ سیاست ایران هراسی بعد از جنگ عراق علیه ایران از دیدگاه جنگ درون کیسنجر تبعیت کرده است یا خیر؟ گفت: در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه نکته پنهانی وجود ندارد. آمریکا با وجود مخالفت سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل از توافق هستهای ایران خارج شد. این کشور از عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران حمایت کرده و با پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی از عربستان و امارات در جنگ یمن سبب فاجعه انسانی شد. ترامپ به طور کاملا جانبدارانه در موضوع فلسطین و اسرائیل به اسرائیل پیوست. او صحبت از نقض گسترده حقوق بشر در مصر، عربستان سعودی، بحرین و دیگر کشورهای منطقه را متوقف کرده است. دولت آمریکا اساسا از خاورمیانه خارج شده است و خلاء ایجاد شده در این منطقه توسط روسیه، چین، ترکیه، ایران یا سایر بازیگران منطقهای پر خواهد شد.
وی افزود: شاید اقدامات و اظهارات صوری در حمایت از حقوق بشر از سوی دولتهای مختلف آمریکا در منطقه خاورمیانه شود، اما در نهایت دولتهای مختلف آمریکا برای دستیابی به اهداف و منافع خود با دیکتاتورهای عرب دست همکاری میدهند تا آنان مرتکب خشنترین اقدامات ناقض حقوق بشر علیه مردم خود شوند. مطمئنا دیکتاتوریهای عرب و کابینه راست گرای اسرائیل در دوران نتانیاهو هم اکنون در مبارزه با خواستهای مردم عرب برای آزادی، استقلال و کرامت انسانی منافع مشترک دارند.
وی در ارزیابی همکاری رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در جلوگیری از اقدامات القاعده و یا کنترل این سازمان و استفاده از آن علیه کشورهای مخالف خود با توجه به اظهارات وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی مبنی بر پرداخت حقوق ماهانه ۵۰۰۰ دلاری به گروههای محلی القاعده در مناطق نزدیک جولان و مراقبت از مجروحان برای مقابله با ایران نیز اظهار داشت: عربستان سعودی و اسرائیل همکاری علیه ایران و سوریه داشتهاند. هر دوی آنها صراحتا با توافق هستهای ایران مخالفت کردند، اما در تلاشهایشان شکست خوردند. این دو رژیم به همراه امارات پس از روی کار آمدن دولت ترامپ و خروج وی از توافق هستهای از این اقدام استقبال و حمایت کردند. رابطه شخصی شاهزاده سعودی، محمد بن سلمان (MbS) و شاهزاده محمد بن زاید (MBZ) با جرد کوشنر داماد ترامپ، به آنها در راستای توسعه و پیگیری چشم انداز آینده خاورمیانه بر اساس حکومت استبدادی و به حاشیه راندن حقوق بشر به عنوان یک اصل در روابط آمریکا و خاورمیانه کمک بسیاری کرده است.
نخله با اشاره به دیکتاتورهای عرب منطقه به عنوان مشکل اصلی در مبارزه با گروههای تروریستی، تاکید کرد برای درک جوامع مسلمان، باید نگاهی جامع به روایتهای تاریخی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی، توسعه اقتصادی، اشتغال و ایجاد شغل، مسائل زیست محیطی و منابع طبیعی منطقه داشت و مهمتر از همه، تنوعات بسیار زیاد جهان اسلام را درک کرد. در واقع میلیونها مسلمان از خشونت بیزارند.
به گزارش گروه بین الملل ، امیل نخله، افسر ارشد سرویس اطلاعاتی آمریکا، مدیر مرکز تحلیل راهبردی اسلام سیاسی، استاد دانشگاه نیومکزیکو و عضو شورای روابط خارجی آمریکا، در مصاحبهای با وبگاه لوبلاگ، سیاست خارجی آمریکا در غرب آسیا را بررسی کرده است.
در بخشی از مصاحبه وی در پاسخ به چگونگی بازتاب دیدگاههای مختلف نظم نوین جهان براساس سه دیدگاه "پایان تاریخ" فوکویاما، "برخورد تمدنها" هانتینگتون و "جنگ درونی دنیای اسلام" هنری کیسنجر در سیاست خاورمیانهای آمریکا پاسخ میدهد: بحث درباره تاریخ، ایدئولوژی و حکومت مباحثی اساسا دانشگاهی هستند. گرچه کمونیسم با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰ شکست خورد، اما روسیه و چین باقی ماندند و رقبایی جدی هستند. اگرچه امروزه "دشمنی" به اندازه دوران جنگ سرد آشکار و یکپارچه نیست، اما ایدئولوژیهای دیگری مانند تروریسم،اقدامات قبیلهای و خشن، طیف متنوع تری از دشمنان را به وجود آوردهاند. سیاستمداران آمریکایی روی همکاری با جوامع جهانی تمرکز دارند.
نخله در ادامه توضیح میدهد: اکثر جوامع مسلمان و سازمانهای محلی و ملیشان علاقهمند به بهبود زندگی خود و ساختن زندگی بهتر هستند. جذب این جوامع از طریق پروژههای ایجاد شغل که میتواند به بهبود زندگی آنها کمک کند، برای آنها مناسب است. آمریکا تنها از این طریق قادر به تامین منافع بلند مدت خود خواهد بود.
وی افزود: با وجود مواضع بی سابقه ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مورد خاورمیانه و پشتیبانی بی نظیر وی از سیاستهای سرکوبگرانه نتانیاهو در قبال فلسطینیان و پشتیبانی نظامی و سیاسی نامطلوب از سعودیها و دیگر سران خلیج فارس علیه ایران، من همچنان بر این باورم که منافع ملی سنتی آمریکا در خاورمیانه در صورت حل وفصل مناقشات فلسطین و اسرائیل و ایجاد دو کشور میان رودخانه و دریا ممکن و پایدار خواهد بود. علاوه بر این، آمریکا برای پایان دادن به استبداد و سرکوب و احترام به حقوق بشر، اقدام موثری انجام نداده و دیکتاتورهای عربی ناقض حقوق بشر در سالهای اخیر آزادی و حقوق بشر را به سخره گرفتهاند.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا آمریکا با اتخاذ سیاست ایران هراسی بعد از جنگ عراق علیه ایران از دیدگاه جنگ درون کیسنجر تبعیت کرده است یا خیر؟ گفت: در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه نکته پنهانی وجود ندارد. آمریکا با وجود مخالفت سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل از توافق هستهای ایران خارج شد. این کشور از عربستان و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران حمایت کرده و با پشتیبانی نظامی و اطلاعاتی از عربستان و امارات در جنگ یمن سبب فاجعه انسانی شد. ترامپ به طور کاملا جانبدارانه در موضوع فلسطین و اسرائیل به اسرائیل پیوست. او صحبت از نقض گسترده حقوق بشر در مصر، عربستان سعودی، بحرین و دیگر کشورهای منطقه را متوقف کرده است. دولت آمریکا اساسا از خاورمیانه خارج شده است و خلاء ایجاد شده در این منطقه توسط روسیه، چین، ترکیه، ایران یا سایر بازیگران منطقهای پر خواهد شد.
وی افزود: شاید اقدامات و اظهارات صوری در حمایت از حقوق بشر از سوی دولتهای مختلف آمریکا در منطقه خاورمیانه شود، اما در نهایت دولتهای مختلف آمریکا برای دستیابی به اهداف و منافع خود با دیکتاتورهای عرب دست همکاری میدهند تا آنان مرتکب خشنترین اقدامات ناقض حقوق بشر علیه مردم خود شوند. مطمئنا دیکتاتوریهای عرب و کابینه راست گرای اسرائیل در دوران نتانیاهو هم اکنون در مبارزه با خواستهای مردم عرب برای آزادی، استقلال و کرامت انسانی منافع مشترک دارند.
وی در ارزیابی همکاری رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی در جلوگیری از اقدامات القاعده و یا کنترل این سازمان و استفاده از آن علیه کشورهای مخالف خود با توجه به اظهارات وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی مبنی بر پرداخت حقوق ماهانه ۵۰۰۰ دلاری به گروههای محلی القاعده در مناطق نزدیک جولان و مراقبت از مجروحان برای مقابله با ایران نیز اظهار داشت: عربستان سعودی و اسرائیل همکاری علیه ایران و سوریه داشتهاند. هر دوی آنها صراحتا با توافق هستهای ایران مخالفت کردند، اما در تلاشهایشان شکست خوردند. این دو رژیم به همراه امارات پس از روی کار آمدن دولت ترامپ و خروج وی از توافق هستهای از این اقدام استقبال و حمایت کردند. رابطه شخصی شاهزاده سعودی، محمد بن سلمان (MbS) و شاهزاده محمد بن زاید (MBZ) با جرد کوشنر داماد ترامپ، به آنها در راستای توسعه و پیگیری چشم انداز آینده خاورمیانه بر اساس حکومت استبدادی و به حاشیه راندن حقوق بشر به عنوان یک اصل در روابط آمریکا و خاورمیانه کمک بسیاری کرده است.
نخله با اشاره به دیکتاتورهای عرب منطقه به عنوان مشکل اصلی در مبارزه با گروههای تروریستی، تاکید کرد برای درک جوامع مسلمان، باید نگاهی جامع به روایتهای تاریخی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی، توسعه اقتصادی، اشتغال و ایجاد شغل، مسائل زیست محیطی و منابع طبیعی منطقه داشت و مهمتر از همه، تنوعات بسیار زیاد جهان اسلام را درک کرد. در واقع میلیونها مسلمان از خشونت بیزارند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *