«گرنوشته» روایت قصهای حماسی و عاشقانه در بستر فرهنگ بومی است
مسعود سلطانی از جمله مترجمان فعال است که امسال نخستین رمان خود را با عنوان «گرنوشته» منتشر کرده است. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره دلایل پرداختن به واقعهای تاریخی در استان چهارمحال بختیاری توضیحاتی را ارائه کرده است.
میزان -در «گرنوشته» به چه موضوعی پرداختهاید؟
مسعود سلطانی -این کتاب یک واقعه تاریخی را که در اواخر دوره قاجار در قسمتی از استان چهارمحال بختیاری روی داده، روایت میکند.
داستان از جایی شروع میشود که یکی از خانهای منطقه تصمیم میگیرد زمینهای اطراف محله حکومتیاش را به نام خود سند بزند. یک زن و شوهر در هفشجان مقابل این تصمیم میایستند و همین موضوع بهانه روایت من از این واقعه و نگارش این کتاب میشود.
میزان -آیا این کتاب صرفا یک روایت تاریخی است؟
مسعود سلطانی -«گرنوشته» به فرهنگ بومی منطقه و استان چهارمحال بختیاری یعنی خرافات و اعتقادات مردم این خطه از کشور پرداخته است. در حقیقت در «گرنوشته» سعی کردهام در کنار یک قصه حماسی و عاشقانه پارامترهایی در بستر فرهنگی ارائه کنم.
میزان -هدفتان از پرداختن به این رویداد تاریخی چه بود؟
مسعود سلطانی -پایگاه مقاومتی که مردم در مقابل ظلم داشتند مهمترین نکتهای است که در «گرنوشته» به آن پرداختهام. اگرچه نمیخواستم در این کتاب اشاره مستقیم به مقاومت مردم داشته باشم، ولی به جسارت و قدرتی که اهالی منطقه در مقابل ظلم داشتند، اشاره کردم و همین بنمایه و درونمایه اصلی کار است. وقتی کتاب را میخوانید رفتاری که دو نفر در مقابل خان منطقه انجام دادند به عنوان نماد فرهنگ مقاومت و پایداری و ظلمستیزی تلقی میشود.
میزان-آیا وقایعی که در این کتاب به آنها اشاره شده مستند هستند؟
مسعود سلطانی -ایستادگی و مقاومت مردم در برابر ظلمی که خان منطقه بر آنها روا داشته، کاملا مستند است البته در داستان رگههای رئالیسم جادویی هم وجود دارد.
میزان -از نگارش این اثر به عنوان اولین رمانتان راضی هستید؟
مسعود سلطانی -قبر این زن و شوهر در کنار قبرستان خانوادگی ما است و از بچگی کنار قبر این زوج که قبر دوقلویی و شبیه به هم است بزرگ شدهام. به قدری این دو آدم در زندگیم دخیل بودند، که یک نوستالژی از دوره بچگی در ذهنم شکل گرفته بود و همین باعث شد تا بعد از نگارش کتاب احساس خوبی پیدا کنم.
میزان-در این کتاب از چه تکنیکی استفاده کردهاید؟
مسعود سلطانی -کتاب از چهار نظرگاه روایت شده و من سعی کردهام کتاب چند صدایی بنویسم. در روایت مدرن، داشتن این چهار نظرگاه خیلی مهم است و من در «گرنوشته» از چهار دید و شخصیت داستان را روایت کردهام. هر شخصیت دو فصل مخصوص به خود دارد و چهار شخصیت تازه به دنیا اضافه شده که شامل پاکار، ماهی، عوض و جهانگیر پسر خان است. سعی کردم روایت کاملا مدرن باشد هرچند داستان بنمایه بومی و روستایی دارد، ولی تا جایی که میشد سعی کردم تکنیک کار را بالا ببرم.
میزان-عنوان «گرنوشته» به چه چیزی اشاره دارد؟
مسعود سلطانی -«گرنوشته» کتیبهای است که در کوه جهانبین که دامنهاش محل وقوع اتفاقات این قصه است، روی میدهد. در دره این کوه کتبیهای وجود دارد که «گرنوشته» نام گرفته است. ماهی خاتون که همسر شخصیت اصلی داستان است، به این دره میرود و با اجنه دیدار میکند. او یک جن که بصورت زن آتشین از «گرنوشته» بیرون آمده را میبیند و با او صحبت میکند.
این اثر در بستر رئالیسم روایت میشود که با جادو همراه شده است. دیدار ماهی خاتون با اجنه، بخش رئالیسم جادویی کتاب است و من به آن علاقه زیادی دارم.
میزان-را از اجنه استفاده کردید؟
مسعود سلطانی -در آغاز کتاب به سوره الرحمن اشاره کردهام و در کتاب نشان میدهم که اعتقاد مردم بومی منطقه به اجنه در زندگیشان زیاد است. براساس کنکاشهای من گویا آدمهای نسل گذشته با آنها زندگی میکردهاند برای مثال گفته میشود شوهرخاله فلانی با یکی از آنها ازدواج کرده بود یا مادربزرگم برایشان در جایی نان میگذاشت و آنها میآمدند و میبردند. شاید بخشی از این چیزهایی که روایت میشود خرافه باشد، اما ارتباط میان آدمهای منطقه با جنها زیاد است و این موضوع در ناخودآگاه من نفوذ کرد
میزان-تحقیقات میدانی و نگارش کتاب چقدر زمان برد؟
مسعود سلطانی -نگارش حدود سه سال طول کشید و علاوه بر آن شش تا هفت ماه تحقیقات برای آن زمان برد.
میزان-این کتاب چه زمانی منتشر شد؟
مسعود سلطانی -ویراستاری این کتاب را هم حوزه هنری استان انجام داد البته انتشارات سوره مهر استان تهران نیز مجددا آن را ویراستاری کرد و این کتاب برای نخستین بار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.