کارشناس مسائل افغانستان: اکثریت جامعه افغانستان نگاه مثبتی به ایران دارند
کارشناس مسائل افغانستان گفت: با وجود برخی اختلافات جزئی مانند سهم حقابه رودخانه هیرمند یا برخی حواشی و شایعه سازیهایی که برای ایران هراسی در افغانستان ایجاد شده است، اکثریت جامعه افغانستان نگاه مثبتی به ایران دارند.
خبرگزاری میزان -
وی افزود: از زمان ایجاد افغانستان نوین تاکنون، روابط ایران و افغانستان هر چند با فراز و نشیبهایی مواجه بوده اما بنیانها، بسترها و اشتراکات مذهبی، فرهنگی و تمدنی و زبانی موجب شده است هیچ گاه چالش و مانع عمدهای موجب سوء تفاهم برای دولتهای حاکم درتهران و کابل نشود.
رمضانی بونش تاکید کرد: اشتراکات ایران و افغانستان آنچنان عمیق و گسترده است که جدا از اینکه چه حکومتی در این دو کشور روی کار بوده و حتی با وجود برخی سوء تفاهمات درباره تقسیم آب هیرمند، دو کشور عملا روابط گسترده خود را حفظ کرده و بر غنای آن افزودهاند.
وی تصریح کرد: ایران و پاکستان دو کشور اصلی مهاجر پذیر از افغانستان هستند اما ایرانیان در مقایسه با پاکستان، تعامل بسیار خوبی با مهاجران افغانی برقرار کرده اند و این پناهندگان میلیونی افغانی سالهای سال است که در جامعه ایرانی گره خورده و به زندگی مسالمت آمیز خود با ایرانیان ادامه می دهند.
کارشناس مسائل افغانستان عنوان کرد: گاها و بهندرت در طول چند دهه گذشته، برخی مقامات افغانی و نخبگان مهاجر، خواستههایی برای رفع مشکلات جزئی خود در خاک ایران داشتهاند، ولی باید گفت توان اقتصادی، بودجه و خدمات ایران، تا حد زیادی در خدمت جامعه مهاجر و پناهندگان افغانستانی بوده است. جامعه مهاجران افغانستانی قدردان خدمات و میزبانی دولت و شهروندان ایرانی هستند.
رمضانی بونش با اشاره به فعالیتهای اقتصادی ایران و افغانستان در بندر چابهار نیز گفت: بندر چابهار در ایجاد فرمول جدید بازرگانی وتجاری دو جانبه ایران و افغانستان موثر بوده است. با وجود احتیاج افغانستانیها برای کاهش وابستگی به بندر کراچی، آنها توجه ویژهای به استفاده از ظرفیت بندر چابهار دارند.
کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه استفاده از چابهار توانسته افغانستان را به مسیر جدیدی برای ترانزیت کالا دسترسی دهد، یادآور شد: با توجه به تلاش ایران برای توسعه ظرفیتهای مناطق جنوب شرقی خود به ویژه چابهار؛ همکاری اقتصاد ایران، هند و افغانستان در این بندر می تواند به افزایش حجم مبادلات اقتصادی دو کشور بیفزاید و باعث کاهش اتکا و وابستگی افغانستان به پاکستان شود.
وی تاکید کرد: با وجود برخی اختلافات جزئی مانند سهم حقابه رودخانه هیرمند یا برخی حواشی و شایعه سازیهایی که برای ایران هراسی در افغانستان ایجاد شده است، اکثریت جامعه افغانستان نگاه مثبتی به ایران دارند. بسترها و اشتراکات تمدنی، زبانی و مذهبی مانع از آن شده است تا این شایعات و سوء تفاهم به گستردگی روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دو کشور لطمه بزند.
فرزاد رمضانیبونش در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی ، با اشاره به آخرین وضعیت روابط ایران و افغانستان بیان کرد: روابط دیرینه ایران و افغانستان را باید در قالب یک حوزه فرهنگی مشترک در نظر گرفت.
وی ادامه داد: بسترهای مشترک فرهنگی، تمدنی و زبانی از هزاران سال قبل بین ایران و افغانستان برقرار بوده است. قبل از اینکه کشوری به نام افغانستان در نقشه جغرافیای جهان تشکیل شود، بخش زیادی از مناطق افغانستان تحت سیطره فرهنگ و تمدن امپراطوریهای مختلف ایرانی اعم از هخامنشیان، ساسانیان و اشکانیان و بوده است.
کارشناس مسائل افغانستان بیان کرد: اگر دقیق نگاه کنیم گذشته از اشتراکات زبانی، عرقی، فرهنگی و تمدنی ایران و افغانستان، دو کشور دارای ظرفیتها، پتانسیلهای بسیار مشترکی برای تداوم رابطه خود هستند، مثلا در حوزه زبان دری و فارسی که به عنوان زبان نخست افغانستان تلقی میشود و همچنین پشتو و سایر زبانهای دیگر، همگی جزو زیر شاخه زبانهای فارسی به حساب میآیند.
وی افزود: از زمان ایجاد افغانستان نوین تاکنون، روابط ایران و افغانستان هر چند با فراز و نشیبهایی مواجه بوده اما بنیانها، بسترها و اشتراکات مذهبی، فرهنگی و تمدنی و زبانی موجب شده است هیچ گاه چالش و مانع عمدهای موجب سوء تفاهم برای دولتهای حاکم درتهران و کابل نشود.
رمضانی بونش تاکید کرد: اشتراکات ایران و افغانستان آنچنان عمیق و گسترده است که جدا از اینکه چه حکومتی در این دو کشور روی کار بوده و حتی با وجود برخی سوء تفاهمات درباره تقسیم آب هیرمند، دو کشور عملا روابط گسترده خود را حفظ کرده و بر غنای آن افزودهاند.
وی تصریح کرد: ایران و پاکستان دو کشور اصلی مهاجر پذیر از افغانستان هستند اما ایرانیان در مقایسه با پاکستان، تعامل بسیار خوبی با مهاجران افغانی برقرار کرده اند و این پناهندگان میلیونی افغانی سالهای سال است که در جامعه ایرانی گره خورده و به زندگی مسالمت آمیز خود با ایرانیان ادامه می دهند.
کارشناس مسائل افغانستان عنوان کرد: گاها و بهندرت در طول چند دهه گذشته، برخی مقامات افغانی و نخبگان مهاجر، خواستههایی برای رفع مشکلات جزئی خود در خاک ایران داشتهاند، ولی باید گفت توان اقتصادی، بودجه و خدمات ایران، تا حد زیادی در خدمت جامعه مهاجر و پناهندگان افغانستانی بوده است. جامعه مهاجران افغانستانی قدردان خدمات و میزبانی دولت و شهروندان ایرانی هستند.
رمضانی بونش با اشاره به فعالیتهای اقتصادی ایران و افغانستان در بندر چابهار نیز گفت: بندر چابهار در ایجاد فرمول جدید بازرگانی وتجاری دو جانبه ایران و افغانستان موثر بوده است. با وجود احتیاج افغانستانیها برای کاهش وابستگی به بندر کراچی، آنها توجه ویژهای به استفاده از ظرفیت بندر چابهار دارند.
کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه استفاده از چابهار توانسته افغانستان را به مسیر جدیدی برای ترانزیت کالا دسترسی دهد، یادآور شد: با توجه به تلاش ایران برای توسعه ظرفیتهای مناطق جنوب شرقی خود به ویژه چابهار؛ همکاری اقتصاد ایران، هند و افغانستان در این بندر می تواند به افزایش حجم مبادلات اقتصادی دو کشور بیفزاید و باعث کاهش اتکا و وابستگی افغانستان به پاکستان شود.
وی تاکید کرد: با وجود برخی اختلافات جزئی مانند سهم حقابه رودخانه هیرمند یا برخی حواشی و شایعه سازیهایی که برای ایران هراسی در افغانستان ایجاد شده است، اکثریت جامعه افغانستان نگاه مثبتی به ایران دارند. بسترها و اشتراکات تمدنی، زبانی و مذهبی مانع از آن شده است تا این شایعات و سوء تفاهم به گستردگی روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دو کشور لطمه بزند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *