ت مثل تراژدی در فوتبال ملی
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، شب تلخی برای فوتبال ایران رقم خورد؛ شبی که بسیاری از کسانی که پیگیر فوتبال ایران هستند و نتایج تیم ملی برایشان اهمیت فراوانی دارد ناباورانه شکست این تیم را تماشا کردند، آن هم مقابل تیم عراق که همیشه بازی مقابل این تیم اهمیت زیادی برای تیم ایران داشته است.
ویلموتس که با تیم ملی شکست عجیبی را مقابل تیم بحرین تجربه کرده بود به دنبال این بود که با پیروزی بر عراق ثابت کند که باخت مقابل بحرین یک اتفاق بوده، اما اگر شکست مقابل بحرین را بتوان یک اتفاق قلمداد کرد شکست از عراق به هیچ عنوان یک اتفاق نبود و صادقانه باید اعتراف کرد که حق عراق بود که مقابل تیم ایران به پیروزی برسد.
اگر در زمان کی روش به دفاع نفوذناپذیر تیم ایران میبالیدیم الان دیگر در دفاع هم متزلزل هستیم. بازیکنان عراق هر موقع که اراده کردند به دروازه تیم ایران نزدیک شدند. بیرانوند در گل اول که تیم ایران دریافت کرد مقصر نبود، اما در گل دوم تیم عراق واکنش فاجعه آمیزی داشت تا مشخص شود لقب بهترین دروازه بان آسیا برای او اغراق آمیز است.
مرتضی پورعلی گنجی و محمدحسین کنعانی زادگان هنوز نتوانسته اند به عنوان زوج میانی خط دفاعی با هم هماهنگ شوند و این دو نقش زیادی در تزلزل خط دفاع تیم ایران داشتند. مشکلات خط میانی تیم ایران هم کمتر از خط دفاعی نبود. امید ابراهیمی مدتهاست با روزهایی که در اوج بود فاصله دارد و بارها در بازی با عراق توپ لو داد و گل اول عراقیها هم محصول یکی از اشتباهات او بود، اما لقب ضعیفترین و پراشتباهترین بازیکن ایران را باید به مسعود شجاعی داد، او کاپیتان تیم ملی است، اما رفتار ناشیانه این بازیکن باعث ده نفره شدن و در نهایت شکست تیم ایران شد. مسعود باید مدتها قبل از تیم ملی خداحافظی میکرد، اما در روزهایی که تواناییهای فنی او به حداقل رسیده باز هم به حضور در تیم ملی اصرار دارد.
فاز هجومی تیم ایران تشکیل شده بود از مهدی طارمی، محمد محبی و سردار آزمون. طارمی و آزمون آنقدر خنثی بودند که هر دو درواره بان تیم عراق روز نسبتا آرامی را پشت سر گذاشتند. آزمون که قبل از بازی برابر عراق در صفحه اجتماعی خود برای تیم عراق کری خوانده بود به حدی بی حال و کم رمق بود که در بسیاری از دقایق بازی حضورش در زمین اصلا احساس نمیشد. ای کاش او بیشتر از اینکه خودش را درگیر فضای مجازی کند به دنبال این باشد که برای تیم ملی گلزنی کند.
برای این شکست میتوان دلایل دیگری را مطرح کرد، اما در نهایت همه این دلایل نتیجه تصمیمات مارک ویلموتس است. ویلموتس در چند وقت اخیر بیشتر از اینکه حواسش به تیم ملی باشد به دنبال این بود که پولش را از فدراسیون بگیرد. او که تنها برای اردوهای تیم ملی به ایران میآید چشم انداز روشنی را برای تیمش ترسیم نکرده و این موضوع زمانی نگران کنندهتر میشود که این مربی حتی از کی روش هم پروازیتر است. ویلموتس لیگ برتر را تماشا نمیکند و نتیجه آن دعوت از مسعود شجاعی میشود که در تراکتور نیمکت نشبن است.
قرار بود تیم ملی با ویلموتس تغییر سبک بدهد و به بازی مالکانه روی بیاورد، اما در بازی مقابل بحرین و عراق خبری از بازی مالکانه نبود. وضعیت تیم ملی آنقدر خراب است که حتی احتمال عدم صعودش به جام جهانی ۲۰۲۲ نیز وجود دارد، هر چند هنوز این اتفاق رخ نداده، اما روند فعلی تیم ملی نگران کننده است و باید تصمیمات اساسی گرفته شود تا تیم ملی از این بحران نجات پیدا کند.
تا دور برگشت مرحله اول رقابتهای انتخابی جام جهانی و جام ملتهای آسیا زمان زیادی وجود دارد و این فرصت میتواند برای بازسازی تیم ملی یک فرصت طلایی باشد، اما برای تیمی که مربی پروازی دارد این فرصت طلایی بی معنا است. فدراسیون فوتبال باید در وهله اول به دنبال آسیب شناسی باشد و اگر این آسیب شناسی، تغییر سرمربی تیم ملی را لازم و ضروری بداند باید به آن تن داد چرا که اگر شکستهای تیم ملی ادامه دار باشد آن وقت دیگر برکناری ویلموتس هم نمیتواند فایدهای داشته باشد.
نوشته از آرش عبدی