- با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کنونی پوتین، ایلین را در شمار قهرمانان فکری وی میداند و اذعان میکند که نظریات این فیلسوف ارتدوکس به شدت مورد توجه پوتین قرار دارد. این علاقهمندی و تأثیرپذیری فقط به شخص پوتین ختم نمیشود و سایر اعضای گروه حاکم بر کرملین را نیز در برمیگیرد.
ولادیسلاو سورکوف، معاون سابق نخستوزیر مشاور پرقدرت و متنفذ پوتین، که برخی او را معمار حزب روسیه واحد و نظریهپرداز سیاستگذاری آن میدانند. همواره به آرا ایلین استناد میکند و او را مرجعی صحیح و متقن میداند.
دیمیتری مدودف که از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ مقام ریاست جمهوری فدراسیون روسیه را داشت، مطالعه آثار ایلین ارتدوکس و پدر دادگاه قانون اساسی روسیه به شمار میآورد.
نفوذ بالای آراء اوراسیانیستی ایلین و نگرش میهنپرستانه و سنتگرایانهاش در کرملین باعث شد که بسیاری از اندیشکدهها و رسانههای آمریکایی به مطالعه شخصیت و اندیشه او مبادرت ورزند و بعضاً او را با ضد القابی نظیر «پیامبر فاشیسم روسی» مورد هجمه پروپاگاندای رسانهای خود قرار دهند.
بنا به گفته لئو آرون، روسشناس و محقق مؤسسه امریکن اینترپرایز، عناصر اوراسیاگرایی از زمان ظهور آن در میان مهاجران روس در چکسلواکی، اتریش و آلمان در دهه ۱۹۲۰، در میان ملیگرایان روس در دو طیف چپ و راست جامعه مهاجران، میان ناراضیان از اتحاد شوروی، و احزاب دوران پاشوروی، به ویژه حزب کمونیست نشو و نما کرده است؛ ولی هیچگاه به اندازه مقطع کنونی، محتوای اوراسیاگرایانه در میان رهبارن کشور به این قورت حاکم نبوده است.
از نظر آرون، امروز اورسیاگرایی، بسیاری از بازیگران کلیدی سیاست روسیه را به هم پیوند میدهد. این مسئله به ویژه درباره حلقه نزدیکان پوتین، که به روسی «سیلوویکی» خوانده میشوند، صادق است.
اعضای ارشد سرویسهای مخفی و نیروهای مسلح که بسیاری از آنها مانند پوتین، فارغالتحصیل (کا . گ. ب) در اتحاد جماهیر شوروری هستند آنها در مصاحبهها و نوشتههای خود، روسیهای را به تصویر میکشند که مورد تهدید نیروهای خارجی است و بزرگترین این تهدیدات ناتو و آمریکا هستند؛ افراد امنیتی و دارای سابقه فعالیت مشترک در سرویس اطلاعات خارجی، سازمان اطلاعات داخلی و سرویس اطلاعات نظامی روسیه.
آلکساندر دوگین، یکی از نظریهپردازانی که به این آموزه تعلق نظری دارد، خود در دایره سیلوویکیها قرار میگیرد و سابقه فعالیت در سازمان اطلاعاتی شوروی سابق (کا.گ.ب) را دارد.
دوگین در قامت یکی از نظریهپردازان رادیکالی این آموزه هویتی، تاکنون افزون بر سی کتاب نگاشته که مهمترین آنها «تئوری چهارم» و «بنیادهایی برای ژئوپلتیک» هستند. او از افراد نزدیک به پریماکف بود که با روی کار آمدن پوتین به حلقه افراد نزدیک به جزب روسیه واحد ننزدیک شد.
دوگین اعلام میکند که هنگامه آن فرا رسیده است که اوراسیانیسم از قالب نظریه دانشگاهی درآید و وارد سیاست رسمی و واقعی دولت شود؛ زیرا اکنون هنگامه بازیابی احساس غرور ملی روسیه بزرگ است.
راه نجات روسیه
به عبارت دیگر، راه نجات روسیه و رهایی از مشکلات بازگشت به فرهنگ روسی و تقویت روسهای خارجی از مرزهای این کشور و عشق به اندیشه روسیه به عنوان قدرت بزرگ مستقل است.
شکی وجود ندارد که دوگین خود پست و جایگاه سیاسیای در مقام تصمیمگیری در محیط سیاستگذاری راهبردی روسیه ندارد و به سبب صراحت لهجه و ایجاد تبلیغات برای سیاست رسمی و اعلامی روسیه، کرملین دارای ارتباط سمی با او نیست. اما یکی از افرادی است که تأثیر به سزای نرمافزاری بر اندیشه سیاست خارجی روسیه در دوره پاشوروی داشته و منشأ الهام بسیاری از افراد و احزاب سیاسی بوده است.
رییس بخش ایدئولوژی حزب روسیه واحد (حزب حاکم) به صراحت از تاثیرگذاری قابل توجه او بر شاکله ادراکی بدنه و اعضای حزب سخن گفته است.
او همچنین شبکه ارتباطی قابل توجهی با سیاستمداران روسیه دارد؛ سیاستمداران و افراد تاثیرگذاری چون: آلکساندر تورشین، کفیل سابق ریاست شورای فدراسیون روسیه و از اعضای تاثیرگذار حزب روسیه واحد؛ آلکساندر سرکولوف، وزیر سابق فرهنگ و ارتباطات جمعی، میخائیل مارگلوف، رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان روسیه و نماینده ویژه پوتین در امور کشورهای آفریقایی؛ ایوان دمیدوف، رییس بخش ایدئولوژی کمیته مرکزی حزب روسیه واحد؛ میخائیل لئونتیف، شخصیت مطرح رسانهای در شبکه یک تلویزیون سراسری و مجری برنامه اودناکو؛ ژنرال ایگور رودیونوف، وزیر دفاع اسبق روسیه؛ گنادی سلزنیف، سلزنیف، رییس سابق دوما؛ آلکساندر وولوشین، رئییس وقت نهاد ریاست جمهوری، آلکساندر کوزوپکین، رییس وقت اداره امور داخلی نهاد ریاست جمهوری؛ ویکتور کالیوژنی، معاون سابق وزیر امور خارجه، و طلعت تاجالدین، رییس شورای مفتیان مسلمان روسیه.
دوگین در مقطعی رییس بخش ژئوپلتیکی شورای مشورتی در زمینه امنیت ملی در دومای دولتی روسیه بود؛ اما عموماً منصب سیاسی خاصی نداشته است و بیشتر از او به عنوان اندیشهورز و استاد دانشگاه یاد میشود.
مکتب اوراسیانیسم پیش از دوگین وجود داشته، اما در حال حاضر دوگین را نظریهپرداز اصلی نواوراسیانیسم محافظهکار محسوب میکنند. اندیشه اوراسیانیسم در اوایل دهه نود میلادی بازسازی شد و توسط برخی روشنفکران جدید که تعلقات سنتی پیشین را نیز حفظ کرده بودند مفهوم نواوراسیانیسم متولد شد.
آلکساندر پانارین در دهه نود از جمله کسانی بود که بیشترین نقش را در پیشبرد این اندیشه داشت؛ اما پژوهشگران مطالعات روسیه دوگین را نظریهپرداز اصلی نواوراسیانیسم کنونی معرفی میکنند.
دوگین البته تفاوتهایی با اوراسیاگرایان سنتی دارد: اول اینکه، اوراسیای او گستره جغرافیایی فراختری در مقایسه با اوراسیای گذشتگان دارد، دوم اینکه، دوگین مهمترین دشمن را ایالات متحده آمریکا میداند. او میگوید آمریکا رویای دروغین و سراب واهی است که ساختاری غیر اورگانیک و ساختگی دارد.
آمریکا فرهنگی عاریتی و نشئه شده از غیر است
آمریکا فرهنگی عاریتی و نشئه شده از غیر است که نه خاک سرزمین فرهنگی دارد و نه سنتهای مقدس عمیق؛ با این حال، به دنبال تحمیل الگوی ضدقومی، ضدسنتی، آشفته و بابلی خود به جهان است.» این در حالی است که اوراسیاگرایان قدیم که تقریباً قاطبه آنها جنگ سرد را تجربه نکرده بودند. پیکان تیز دشمنیشان را به سمت اروپا و تمدن روم-آلمانی جنگ سرد را تجربه نکرده بودند.
پیکان تیز دشمنیشان را به سمت اروپا و تمدن روم- آلمانی نشانه گرفته بودند و حتی بعضاً از انزواگرایی آمریکا و عدم ورود به سازکارهای اروپایی و جهانی نظیر جامعه ملل استقبال میکردند و سوم اینکه، نگرشهای راست گرایانه دوگین بسیار پررنگتر از اوراسیاگرایان سنتی است و برخی از اوراسیاگرایان سنتی فاشیسم و نارسم مخالفتهایی کردهاند؛ اما دوگین بعضاً محکوم به نگرشهای راست افراطی آنتی سمتیک نیز میشود.
انتهای پیام/