پالسهای اشتباه به دشمن!
حسین کنعانی مقدم، کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: وظیفه همه مسئولان است که از توطئه آتش افروزان جهانی در گردونه انتخابات غافل نگردند و با هوشیاری، مانع از ریختن آب به آسیاب دشمن شوند.
خبرگزاری میزان -
_ حسین کنعانی مقدم در روزنامه حمایت نوشت: با نزدیک شدن به ایام انتخابات، حساسیتها و ملاحظات پیرامون آن در میان مردم و جناحهای سیاسی پررنگتر میشود. از آنجا که انتخابات در ایران، مدل مترقی و پیشرفتهتری نسبت به دموکراسی مرسوم در غرب است و از طرفی، نمادی شفاف از جمهوریت نظام محسوب میشود، لذا این اتفاق ناب، همواره با چالشها و اتفاقاتی در آستانه و پسابرگزاری مواجه بوده است.
در شرایط فعلی که به گفته بسیاری از تحلیلگران و راهبردنویسان غربی، دیوار بلند تحریم در حال تخریب است و ساز و کار بهاصطلاح «فشار حداکثری» با شکست مواجه شده، بدیهیترین اصل، حفظ انسجام داخلی و پرهیز از ایجاد دوقطبی در میان جامعه به شمار میرود. به این مفهوم که برخی جریانات سیاسی نباید مسیر حرکت کلی نظام به سمت توانمند شدن و عبور از گردنههای تحریمی را با پالسهای اشتباه به دشمن، به شکل دیگری تصویر نمایند.
در جمهوری اسلامی، همه دستگاهها و ارکان کشور تابع اسناد بالادستی و حکم، ولی فقیه هستند و باید مراقب بود تا مسائل پیرامونی انتخابات، به حربهای برای ایجاد انفکاک و انشقاق تبدیل نشود. مطرح کردن دوگانه مقاومت – مذاکره که این روزها بعضاً با اغراض انتخاباتی روی امواج رسانهای قرار میگیرند، تنها مصارف جناحی دارد و باعث ناراحتی و سرخوردگی وفاداران به انقلاب اسلامی میشود. این در حالی است که اساساً کارکرد انتخابات، به تجدیدقوا و جریان یافتن خون تازه در رگهای جامعه بازمیگردد.
وانگهی، هیچیک از ناظران و منتقدان منصف، نهتنها مقاومت را پشتوانه دیپلماسی میدانند، بلکه حتی قائلاند وجاهت و اعتبار سیاست خارجی متوقف به تقویت مقاومت و حضور میدانی است. واقعیت این است که در عالم سیاست، کشورهای متکی به توان بالای نظامی میتوانند حرف خود را به کرسی بنشانند و بهعنوان نمونه، حس اعتمادبهنفس در میان دیپلماتهای آمریکایی، ناشی از قدرتی است که مجموعه تهاجمی این کشور به مذاکرهکنندگان کاخ سفید داده است.
بنابراین، قرار دادن دیپلماسی در برابر مقاومت، آنهم در شرایط فعلی که در میانه مذاکرات حساس برجامی هستیم، بهمثابه باز کردن مشت در برابر حریف غدار است؛ دشمنی که اگر از کوچکترین نقطهضعف و شکاف در جبهه خودی آگاه شود، برای وارد آوردن ضربه، لحظهای تردید نمیکند. بهاینترتیب، هر فرد و جریانی – خواسته یا ناخواسته – در چنین پازلی نقشآفرینی کند، در زمین دشمن بازی کرده و مرتکب خیانت در حق کشور شده است.
از سوی دیگر، چنین تحرکاتی، سکه انتخابات را از رونق میاندازد و این پیام را در بر دارد که رأی و نظر مردم در تعیین مقدراتشان، فاقد ارزش است. مردم رأی میدهند، اما کارگزاران، برخلاف خواسته آنها راه دیگر میروند. همه دوربینهای خبری در یومالله تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی دیدند که عزادارانش از هر طیف و سلیقهای به آن همایش میلیونی آمده بودند و رسانههای داخلی و خارجی تیترهایی با فحوای «رستاخیز ایران» را برای مخابره خبر برگزیدند. حضور میلیونها عاشق سردار دلها در حقیقت، مهر تأییدی بر ادامه راه «مکتب سلیمانی» بود و همین جماعت بوده و هستند که فارغ از علقه سیاسی، پای صندوقهای رأی حاضر میشوند.
هر کسی در هر مقام و جایگاهی که قرار دارد، نمیتواند به این مکتب قدرتآفرین پشت کرده و برای غلبه بر حریف در میدان سیاست، آن را لگدمال و عرصه را به شکل مطلوب دشمنان معماری کند. از همین حالا، بدخواهان مردم و کشور شور کرده و برای هفتههای پیش رو، سناریوهایی با توجه به برخی اظهارات نسنجیده چیدهاند تا بگویند ملت از نظام دلسرد شده و یا حتی پس از انتخابات، دست به فتنه و آشوب میزنند. در داخل نیز برخی قلمها و زبانهای دشمن شادکن هستند که همان سخنان را بهقصد ناامید کردن و پشیمان ساختن مردم، بازتاب داده و تکرار میکنند.
یکی از همان سخنان خلاف واقع که متأسفانه بهرسم مألوف بعضی از جریانها تبدیلشده و بدون اینکه متوجه پیامدهای آن باشند تکرار میکنند، عبارت است از مفهوم جهت دار برای «آزادی انتخابات»! این بدان مفهوم است که به اصطلاح انتخابات از سوی حاکمیت، از قبل مهندسیشده و حضور مردم در شعبههای اخذ رأی، فرمایشی و نمایشی است! باید پرسید که در دهها انتخابات پس از انقلاب، کدام دوره انتخاباتی بوده که آزاد و مبتنی بر آرای عمومی نبوده است؟ این تهمت ناروا چندی است دوباره در افواه بیتقوا افتاده و درصددند نهادهایی ناشناخته را عامل دور زدن رأی مردم معرفی کنند.
به تعبیر این مثل که «دروغگو کمحافظه است»، گویا این جماعت فراموش کردهاند که برخی از مسئولان منتخب، حتی به جهت بعضی از تصمیمهای غیرموازی با چارچوبهای نظام، هزینههایی برای کشور ایجاد نمودند، اما مردمسالاری به محاق نرفت و انتخاب عموم جامعه، بهرسمیت پذیرفته شد. این حماسه سیاسی نشاندهنده اعتماد مردم بهنظام است و بیان مطالب خلاف واقع و به دور از واقعیت، چیزی از ارزشهای آن نمیکاهد.
حمله به نهادهای نظارتی، ایجاد شبهه و دروغپراکنی درباره نتیجه انتخابات و ارائه وعدههای کذب و ناممکن با هدف تحتالشعاع قرار دادن رقبا نیز سناریوهای تکراری و نخنما شدهای هستند که از هماکنون وارد پمپاژ رسانهای شدهاند، درحالیکه مستقیماً اتحاد و منافع ملی را نشانه رفتهاند.
از سوی دیگر، مشارکت مردم در انتخابات، میتواند ضامن اجرای نقشههای راه آینده کشور باشد و جمهوری اسلامی را از شر توطئه اشرار و دشمن محفوظ بدارد. وقتی چنین حماسهای رقم بخورد، توطئه گران بینالمللی را در پیادهسازی برنامههایشان متزلزل و دچار تردید کرده و حتی به عقبنشینی وادارمی کند. بنابراین، هرچه صندوقهای رأی متراکمتر و میزان مشارکت مردم پرشورتر باشد، اعتبار و وجاهت ایران در میان کشورها و نهادهای ارزیابی بینالمللی مضاعف شده و مصونیت نظام و مردم بیشتر خواهد شد. با این حساب، وظیفه همه مسئولان است که از توطئه آتش افروزان جهانی در گردونه انتخابات غافل نگردند و با هوشیاری، مانع از ریختن آب به آسیاب دشمن شوند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *