محسنی اژهای و رسمِ نیکِ شهید بهشتی
_ غلامرضا بنی اسدی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: رئیس قوه قضائیه تا اینجای کار در عرصه نظر و تبیین نگاههای خود، نمره قبولی گرفته است. هم به لحاظ شخصی و هم شخصیت قضائی و مسئولیتی. او با بیانِ صریحِ "من، آیتالله نیستم" به خوبی راه را بر "عنوانسازان" بست. آنانی که عنوانی به قرض میدهند تا نانی و نامی بستانند.
حجتالاسلام محسنی اژهای، در زمانی چنین به صراحت عنوان "آیتالله" را از دوش خود برداشت که برخی افراد، به کمتر از این عنوان، قانع نمیشوند. از جمله برخی حضرات که با رسانهها تماس میگیرند و تأکید دارند که حتما برایشان از عنوانِ "آیتالله" استفاده شود! حجت الاسلام محسنی اژهای، یک قدم هم جلوتر گذاشته و گفته است: "من و قوه قضائیه را نقد کنید، حتما تلاش میکنم در جهت رفع مسائل گام بردارم. ". این نگاه و تصریح بر یک حق اجتماعی که "نقدِ قدرت" باشد، حتی در اندازه یک گزاره خبری هم ارزشمند است.
وقتی به عملِ گسترده و سلامتساز تبدیل شود، چند گام ما را به جامعه آرمانی و اصیل انقلابی نزدیک خواهد کرد. این که قیدِ اصیل را قبل از انقلابی آوردهام برای غیریتسازی با نگاه شعاری است بلکه انقلابی به مفهوم بلندی که امام میفرمود و شهید آیتالله بهشتی به عمل در میآورد و بر رفتارهای نا روا حتی در حق دشمنانش راه میبست. رفتاری که، چون به سخن درمیآمد، مسعود رجوی را هم به انصافداری توانمندیهایی معرفی میکرد که زیر التقاطش دفن شده است و، چون به عمل تبدیل میشد زنِ بنیصدر را از بازداشت میرهانید.
امیدواریم آقای محسنی اژهای که در سخنرانیهای مختلف تبیینی احترامانگیز از ماموریت خود و حوزه مسئولیتی خویش دارد، در عمل هم به اجرایی ساختن آن موفق شود. توفیق در این عرصه میتواند هم کارنامهای موفق برای قاضیالقضات باشد و هم یکی از وعدههای علوی انقلاب اسلامی را تحقق بخشد که مردم به ویژه اصحابِ رسانه، بتوانند بدون لکنتِ زبان، با مسئولان سخن بگویند، نقد کنند و در فضایی امن، رسالتِ اخلاقی و حرفهای خود را به انجام رسانند. هم امید داریم و هم دعا میکنیم، سیره بهشتی رسمالخط عملی اژهای و قوه عدلیه جمهوری اسلامی ایران شود، آمین!