لوازم اضافی در جهیزیه از نگاه دختران
_ فارس نوشت: بی شک جهیزیه عضو جدایی ناپذیر هر ازدواج و زندگی مشترک است، اما شاید دیگر نتوان در تعریف آن گفت وسایل مورد نیازی که خانواده عروس برای شروع زندگی مشترک زوجین فراهم میکنند. در تعریف و توصیف جدید آن باید گفت بهانهای برای چشم و هم چشمی و رقابت با دیگر خانوادههای فامیل و معیاری برای سنجش عیار عروس؛ که هر چه جهیزیه بیشتر عروس هم با عیارتر و با ارزشتر!
سنتهای غلط و سختگیرانه بعضی از ما که رفته رفته به عرف و عادات تبدیل شده. شاید خیال ازدواج و زندگی مشترک را سر خیلی از دختران و پسران مجرد انداخته باشد! جالب اینجاست که هر کس تابع این سنتها نباشد. گویا از جامعه عقب مانده و کار اشتباهی انجام داده. آن وقت است که اهل فامیل به جای تشویق، یا تمسخر میکنند و یا دل میسوزانند که ببینید «بیچاره چه جهیزیهای حداقل چند تکه لوازم درست و حسابی نداشت!» نمیدانم شما از آن دسته افرادی هستید که این جملات را شنیده اید و یا خدایی نکرده به کسی گفتهاید! اما فقط بدانید که خیلی از افراد از تجملاتی کردن مراسم و روند ازدواج شان بسیار پشیمان اند.
از مخاطبان پرسیدیم که شما چه وسایلی را در جهیزیه تان خریده اید و گمان میکردید که حتما نیاز باشد، اما وقتی وارد زندگی مشترک شدید متوجه شدید که کاربردی ندارد و یا حداقل شما از آن استفادهای نداشتید؟! برخی از پر تکرارترین پاسخها را در ادامه خواهید خواند.
چایی ساز، سماور، کتری! صدر نشین وسایل غیر ضروری
«من اولش فکر میکردم هر سه این وسایل لازم است و اگر نداشته باشم جهیزیه ام ناقص میشود. فکر میکردم هر زمان و در هر موقعیتی از یکی از این وسایل میشود استفاده کرد. بخاطر همین هر سه تا را خریدم. اما واقعا استفاده نشد! فقط یک یا دو بار از چای ساز و کتری استفاده کردم و بعدش تزئینی توی آشپزخونه بود بلا استفاده.»
«من برای جهیزیه ام هم کتری خریدم هم سماور و هم چایی ساز، ولی واقعا یک بار فقط یک بار از چای ساز استفاده کردم! اصلا استفاده نمیشود. دوستانم که میخواستند جهیزیه بخرند بهشان گفتم که هزینه اضافی است و کارایی ندارد. اما گفتند فانتزی است و دوست دارند که باشد، ولی بعدها پشیمان شدند که چرا خریدند.»
«من اصلا نمیتوانم با سماور چای درست کنم چه گازی و چه برقی! معتقدم حتی برای یک خانواده دو نفره که مهمان هم داشته باشند زیادی بزرگ است. اما نمیدانم چرا در جهازم خریدم. میدانید آن لحظه آدم با خودش فکر میکند اگر نداشته باشد جلوی دخترهای فامیل کم میآورد. اما حالا که وارد زندگی مشترک شدم کامل دیدگاهم فرق کرده. مثلا که چی؟ هم سماور هم کتری در حالی که ما فقط در خانه مان از کتری استفاده میکنیم!»
«فقط یک بار در عمرم چایی ساز جهازم را روشن کردم. آن هم روزهای اول زندگی مان بود. خواستم به اصطلاح خیلی لاکچری باشم و صبحانه مفصلی درست کردم، اما نه من و نه همسرم از طعم چای خوشمان نیامد. از آن روز به بعد فقط از سماور استفاده میکنم»
«واقعا دلم میسوزد که دخترها برای جهیزیهشان هر سه را میخرند. چند باری هم از سر دلسوزی به چند نفر گفتم ببینید با کدام راحتتر هستید فقط آن را بخرید نیازی نیست هر سه این وسایل را بخرید. واقعا جاگیر است مخصوصا با این اوضاع که همه خانه هایشان نقلی و کوچک است و کمبود جا دارند. اگر هم جا باشد واقعا استفاده نمیشود و پول شان حیف میشود. قیمتها هم که سر به فلک کشیده دیگر واقعا خرید هر سه ظلم است، اما نصیحت مرا گذاشتند پای حسادت!»
بوفه؛ اضافی ولی لازم برای چشم و هم چشمی
«وای من متنفرم از بوفه. فقط هم به اصرار مادرم خریدم. میگفت این همه ظروف کریستال خریدیم که مردم ببینند. بعد تو میخوای بوفه نخری که آبروی ما را جلوی فامیل ببری!»
«فکر میکردم که فقط من هستم که از بوفه خوشم نمیآید. ولی بعد فهمیدم تنها نیستم. همهی دخترها به بودنش اعتراض دارند. البته اوایل جذاب هست و لذت میبری از برق ظروف کریستال جهیزیه ات که توی قفسههای بوفه خودنمایی میکنند، اما بعدها واقعا نه! چند وقت هست که میخواهم کتابخانه را جایگزین بوفه کنار اتاق پذیرایی خانه کنم.»
«خواهرم به من گفته بود بوفه نخر، ولی شدیدا بهم برخورد که چرا؟! خودم میگفتم اگه نباشد جلوی خانواده همسرم شرمنده میشوم. البته واقعا هم دوست داشتم که باشد و هزینه زیادی بابتش دادیم. اما حالا فکر میکنم چقدر دست پاگیر و اضافی است. اگر نبود دکوراسیون خانه مان خیلی بهتر میشد. لطفا شما هم بگویید که دخترها نخرند.»
خیاطی بلد نیستیم، اما چرخ خیاطی میخریم
«من قبل از خرید یک لیست از وسایل جهیزیه از اینترنت گرفتم و نوشتم. چرخ خیاطی هم بود که به اصرار خودم خریدیم اش، اما واقعا تا حالا که دو سال گذشته هیچ وقت لازم نشده. تا وقتی که شاید یک روزی بخاطر این چرخ خیاطی هم که شده بروم کلاس خیاطی!»
«من خیاطی بلد نیستم. حتی با نخ و سوزن چه برسد به چرخ خیاطی! الان هم اگر مشکلی پیش بیاید برای لباسها و نیاز به دوخت داشته باشند همه میبرند پیش خیاط و خودشان درستش نمیکنند. ولی نمیدانم چرا پدر و مادرم با اینکه میدانستند، برایم چرخ خیاطی خریدند. تازه یک چرخ خیاطی حرفهای که اصلا ازش سر در نمیآوردم.»
«به نظرم خودمان مقصرهستیم در خریدن چیزهای اضافی. چرا یک دختر وقتی زن عمویش یا هر کدام از اقوام میپرسند در جهیزیه ات فلان چیز را داری یا نه؟ باید از نه گفتن خجالت بکشد. اتفاقا باید محکم بگوید نه، چون نیازی نداشتم نخریدم. چرا باید برای زندگی شخصی خودمان به بقیه جواب پس بدهیم؟! من از ترس همین آدمها چیزهای اضافی حتی چرخ خیاطی هم خریدم و حالا پشیمانم.»
چرخ گوشت؛ بخریم یا نه؟!
«چون مرسوم بود و همه میخریدند، خانواده برای جهیزیه من چرخ گوشت خریدند. اما به نظرم غذاساز همان کار چرخ گوشت را میکند و خریدش لازم نیست. البته فکر نکنم کسی الان در خانه گوشت چرخ کند. راستش من که همیشه آماده میخرم.»
«من همیشه گوشت چرخ کرده آماده میخرم و اصلا تا به حالا از چرخ گوشتم استفاده نکردم. بقیه مواد را هم با غذاساز آماده میکنم. به نظرم همان غذاساز را بخرند. چرخ گوشت دیگر نیازی نیست»
«من وقتی گفتم نمیخواهم. مادرم واقعا ناراحت شد. آن زمان دختر خالم هم تازه ازدواج کرده بود و مامانم میخواست چیزی از آن کمتر نداشته باشم. الان چند سال است که اصلا از چرخ گوشت استفاده نکردم.»
«من خودم خریدم. یعنی بیشتر وسایل جهازم را خودم خریدم. البته بعدا پشیمان شدم، چون کارایی نداشت و هنوز هم نداره.»
جارو شارژی؛ خرج اضافی!
«واقعا خرید چند تا وسیله با یه کارایی مسخره است! اما من خودم این کار مسخره را برای جهازم انجام دادم. هم جارو برقی خریدم و هم جارو شارژی! ولی میخواهم تجربه خودم را با شما به اشتراک بگذارم. تا زمانی که جارو برقی باشد اصلا دیگر جارو شارژی استفاده نمیشود. چون خیلی قدرت مکش پایین تری دارد.»
«من جارو شارژی خریدم، ولی کاش نمیخریدم. کاری متمایز از جارو برقی انجام نمیدهد و بدتر از آن حتی اگر بهترین مارک رو هم بخرید بعد از چند وقت باطری اش خراب میشود و قابل استفاده نیست. یکی از معایب دیگرش هم این است که ظرفیت کیسهاش خیلی محدود است و زود به زود نیاز به شارژ دارد و زمانهایی که لازمش دارید باید صبر کنید تا ساعتها شارژ بشود.»
زودپز، آرام پز، بخار پز؛ اول کارایی را بدانیم بعد خرید کنیم
«برای خرید جهیزیه همه میگفتند زودپز لازم است و استفاده میشود. میگفتند یک موقع مهمان سر زده میآید و لازم میشود. خورشت را میگذاری و دو دقیقه بعد آماده میشود. اما دیگر مثل قدیم مهمان سر زده نمیآید که! همه از چند روز قبل خبر میدهند و من هم خورشت را سر فرصت و حوصله در همان قابلمه معمولی میگذارم. اتفاقا خوش طعمتر هم میشود.»
«یکی از اقوام ما هم زودپز خریده بود و هم پلوپز چندکاره اصلا هم کارایی شان را نمیدانست. فقط خریده بود که نشان بدهد چه جهیزیه همچی تمامی دارد. در حالی که پلوپز چندکاره قابلیت و کارایی زودپز را هم دارد. به نظر من اینطور خریدها نه تنها نشانه لاکچری بودن نیست بلکه نشانه بیسوادی است.»
«من شاغلم و برای خرید جهیزیه به این فکر کردم که، چون فرصتی برای پختن غذا ندارم زودپز بخرم که بتوانم سریع غذا را آماده کنم. اما چون معمولا غذا را از صبح درست میکنم و میگذارم کمکم پخته شود. اصلا نیازی به زودپز نداشتم به نظرم باید قبل از خرید نیاز سنجی کرد.»